دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «برتولت برشت» ثبت شده است


نیکی را چه سود
هنگامی که نیکان، در جا سرکوب می شوند،
و هم آنان که دوستدار نیکانند؟

آزادی را چه سود
هنگامی که آزادگان، باید میان اسیران زندگی کنند؟

خرد را چه سود؟
هنگامی که جاهل، نانی به چنگ می آورد
که همگان را بدان نیاز است..

به جای خود نیک بودن

بکوشید چنان سامانی دهید

که نفس نیکی ممکن شود
یا بهتر بگویم
دیگر به آن نیازی نباشد.

به جای خودآزاد بودن بکوشید
چنان سامانی بدهید، که همگان آزاد باشند
و به عشق ورزی به آزادی نیز
نیازی نباشد

به جای خود خردمند بودن بکوشید
چنان سامانی دهید، که نابخردی
برای همه و هرکس
سودایی شود بی سود.


{ برتولت برشت }



میخواهم با کسی بروم که دوستش دارم
نمی خواهم هزینه‌ی این همراه شدن را حساب و کتاب کنم
یا اینکه به خوبی و بدی‌اش فکر کنم
حتی نمی خواهم بدانم دوستم دارد یا نه

فقط می خواهم با کسی بروم که دوستش دارم...


{ برتولت برشت }


کسانی ممکن است مضر باشند که از نقیصه ای می نالند بی آن که علل رفع آن را بگویند .

 هرچند هرگز نباید کسی را از اظهار اندوه از نقیصه ای غیرقابل جبران بازداشت . اغلب اینطور است که چاره کار به نظر شخص مصیبت زده نمی آید . اما اینها با فریاد اندوه بار شکایت خود به شدت کار و کثرت طرفداران کسی می افزایند که راه چاره را می دانند .

مشکلی که فقط به ظاهر حل نشدنی است نباید اندوهگین مان کند . و گرنه شکوای ما جرات ستم کشیدگان را میگیرد و آب به آسیاب عاملین نقیصه ها می ریزد . مثلا اگر مصائبی به جهت وضع خاص مالکیت حاصل شده است و کسانی ضجه میکنند که چنین وضعی ازلی و ابدی است ، چنین شکوه هایی برای کسانی که تملکشان مصیبت زا است ، این تصور مطلوب را به وجود می آورد که قانون طبیعت است که به دست آنان اعمال میشود ...


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی


مواظب باشید که بنده ی ایده آل ها نشوید  و گرنه به زودی نوکر موعظه گران خواهید شد .


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی



ما میدانیم که دشمن مایی..به همین علت میخواهیم که نابودت کنیم .

ولی به ملاحظه خدمت ها و صفت های خوب تو ،

دیواری نیکو انتخاب کرده ایم که تو را بر آن وا داریم ،

و با تفنگی اعلا ، رگباری از گلوله های خوب ،

نثارت میکنیم و دفنت میکنیم

یا یک بیل خوب در خاکی مرغوب...


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی


بسیاری ، کشورهایی را می ستایند که فضایل خاصی چون شجاعت ، فداکاری ، عدالت دوستی و شبیه آن در مردم میپرورانند. ولی من به چنین کشورهایی شک میبرم .

وقتی میشنوم ملوانان یک کشتی باید قهرمان باشنند ، میپرسم : مگر کشتی پوسیده یا کهنه است ؟

اگر یک مرد مجبور شود کار دو نفر را انجام دهد یا شرکت کشتیرانی ورشکسته شده و یا میخواهد پیش از وقت به ثروت برسد .اگر لازم باشد که ناخدا حتما نابغه باشد ، پس دستگاه های کشتی قابل اعتماد نیستند .


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی


کمتر کاری دیده ام که برای اخلاق انسان مضرتر از پرداختن به اخلاق باشد !

کسانی میگویند : راستی را باید دوست داشت ، به وعده وفا نمود و در دفاع از نیکی ها مبارزه کرد

ولی درخت ها نمیگویند : سبز باید بود و میوه را باید راست به زمین رها کرد و وقتی که باد میگذرد زمزمه در برگ ها باید انداخت !


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی


قتل انواع گوناگون دارد . میشود با چاقو شکم کسی را پاره کرد ، یا نانیش را برید یا بیماریش را علاج نکرد .
میتوان کسی را در دخمه ای جا داد و یا تا حد مرگ به کار کشید . ممکن است کسانی را هم به خودکشی مجبور کنند یا به جنگ بفرستند و از این قبیل..

فقط بعضی از انواع قتل در کشور ما ممنوع است .


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی


می-ین-له میخندید به همه ی کسانی که فکر میکردند با فرمان یک روزه میشود جای مصیبت هزارساله را آباد کرد...


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی



کین - یه ، علاقه خاصی به جنایتکاران معمولی مانند دزدان ، جعل کننده ها و چاقو کشان نشان میداد و میگفت این ها عرف را زیر پا میگذارند ؛ منتهی نه با استدلالی که اندیشمندان مبارز برای شکستن عرف پیشنهاد داده اند ، ولی محرک آنها همان است . برای اینکه مردم گرسنه اند و با زور میتوان منافعی بدست آورد . می توان گفت که آنها برای حفظ منافع خود به منافع دیگران تجاوز میکنند .

ولی به هرحال قانونی را زیرپا میگذارند که بد است .مردم ، اشراری از این قبیل را دوست دارند. کتاب های زیادی در تحسین آن ها نوشته اند . اینها راه حلی برای حل مسئله ی مشکل  ِ زمانه نمیدانند ولی خواستار آن هستند .منفردند ، با این همه به ظاهر پنداشته میشود که با اجتماع یعنی با بقیه ی مردم ضدیت دارند . ولی در اصل ، سر و کار آن ها با عده ی معدودی است .

خطرناک تر از این نوع جنایت کاران کسانی هستند که این ها ، در کمینشان نشسته اند و آن ها هم در تعقیب این ها میکوشند . زیرا که جنایتکارهای اخیر دسته جمعی به کار میروند و اعمالشان را  هم شرعی مینامند !

جنایتکاران کوچک اعتقاد بر این که شایسته است انسان از منافع خود چشم بپوشد از دست داده اند . چنین برداشتی در زمان ما که فداکاری به معنای خودکشی است و مردم را به زور وادار میکنند از منافع خود چشم بپوشند ، نشان عقل سالم است .

به هرحال این ها به مراتب عاقل تر از کسانی هستند که حتی زندانبان خود را صالح و بی غرض میدانند !

حق نیست که در زمانه ی ما کسی نفع پرستی را لعن کن مگر اینکه مصمم باشد شرایطی فراهم کند که در آن چشم پوشی از منافع شخصی برای خود شخص عمل مفیدی باشد .

جنایتکارهای کوچک فقط رسم بازی نفع پرستان را به هم میزنند . ولی همین رسم بازی است که بیش از هرچیز مستحق لعن و نفرین است .


+اندیشه های متی | برتولت برشت | بهرام حبیبی



یکی از آقای کوینر پرسید، خدایی وجود دارد یا نه؟
آقای کوینر گفت: به تو توصیه می کنم در این باب تأمل کن که آیا رفتارت با دانستن جواب این سوال تغییر خواهد کرد یا نه..
اگر تغییر نکرد این پرسش خود به خود منتفی است. اگر تغییر کرد دستِ کم می توانم کمکت کنم و به تو بگویم :

تو دیگر تصمیم خودت را گرفته ای، تو به یک خدا احتیاج داری !


+داستانک های فلسفی - برتولت برشت