دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

بعد از فارغ شدن

يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۱ ق.ظ


اون وقت‌هایی که عاشق میشید زیاد متن شخصی تولید نکنید، بعداً میاید می‌خونید هی از خودتون می‌پرسید یعنی اینقدر احمق بودم؟ چطور ممکنه؟ در حالیکه کاملاً ممکنه..

  • موافقین ۵ مخالفین ۱
  • يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۱ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۴)

راس میگی.. به اینش فکر نکرده بودم :-)
پاسخ:
:)
اگه بخوایم نیمه ی پر لیوان رو ببینیم خوندن دوباره ی اونا شاید باعث شه دیگه تکرار نکینیم اون حماقتارو البته اینم باید مد نظر قرار داد که دوباره خوندنش میتونه خیلی دیوونه کننده و حرص در آر باشه .
پاسخ:
در فراموشکار بودنمون هیچ شکی نیست و باید به شیوه ی مناسب خودمون برای حفظ تجربه ها پیدا کنیم، حالا هرکی یه جور..
دقیقاااا. تازه ادم باید بلافاصله همه ی خاطرات شخصی ای که نوشته و همه ی پیاما رو هم پاک کنه که بعدا درجه ی حماقتش یادش نیفته. :-)))) فقط کاش میشد حافظه رو هم پاک کرد که انقدر بعدش خودمونو بابت حماقتامون سرزنش نکنیم..
پاسخ:
اگه حافظمون پاک بشه شاید شاید اون حماقتا رو باز هم تکرار کنیم..حالا نمیدونم درک و آگاهیمون چه مقدار به حافظه بسته ست..
  • مــیـمـ‌‌‌‌ ‌‌‌‌
  • :دی
    مهم
    حس اون لحظه اس...
    بعد از برهه ی من چقد احمق بودم
    یه فراغت واقعی میاد که بعد به اون متنای شخصی به چشم یک اثر هنری و نه بیشتر میشه نگاه کرد
    البته فکر کنم:دی

    پاسخ:
    با حرف نمیشه توضیحش داد باید خودت به اون لحظه و حسی که باعث میشه با خودت بگی " این چه مزخرفاتیه که نوشتم.." برسی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی