دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

شکار احساسات بی معنی..

جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ق.ظ

گاهی خبری میخونم که در اون راجع به کارهای خوب یا بد شخصیتی صحبت شده..ممکنه من صحت اون خبرو نپذیرم ( و یا با خودم بگم این خبر تنها یک جنبه از قضیه بوده که روایت شده )  اما کاملا حس میکنم در احساس من نسبت به اون آدم تغییری ایجاد شده یا اگر تا به حال  باهاش آشنا نبودم یه احساس اولیه به وجود اومده...احساسی که قابل دفاع یا بیان کردن نیست..

تصور میکنم در تمام جنبه های زندگی این اتفاق می افته . گاهی احساساتی در ما متولد میشن که هیچ پشتوانه ی منطقی  و قابل قبولی ندارند اما کاملا در تصمیمات آینده ی ما تاثیرگذارند..

فکر میکنم کاری که لازمه برای داشتن یه زندگی سالم انجام بدیم جست و جوی این احساسات و پیدا کردن یه دلیل درست و حسابی و قابل دفاع برای داشتنشون و یا خط کشیدن و حذف کردن کامل اون هاست..این اولین تمرینیه که میخوام انجام بدم ...


  • موافقین ۸ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۲)

اتفاقا منم چندروزه دارم به این فکر میکنم که چرا این جور احساسات اینقدر روی تصمیم هامون تاثیرداره؟!!
مثلا اگه وقتی بهمون میگن فلان بازیگرسینما مشکل اخلاقی داره ( درست یا غلط ش رو حتی نمیدونیم ) ، دیگه فیلم هایی هم که بازی کرده اونقدر به چشم مون نمیاد .
وقتی حس میکنیم فلان کارگردان فیلمهای جناجی و سیاسی میسازه ، بابت عدم علاقه ای به اون حزب و نامزد انتخاباتی دیگه سمت فیلمهاش نمیریم.
یا حتی نمونه های ساده تر ، وقتی میفهمم مثلا همکارم یه بچه ی معلول رو نگهداری میکنه ، دیگه برخورد و نگاهم با سایرین فرق میکنه
پاسخ:
مثالای خوبی زدید :)
اگه بشه بهش رسید عالیه
پاسخ:
امیدوار
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی