دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۲۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است


اگر هرکس را این اختیار بود که با تمام قلبش پیشه ای انتخاب کند، بدون هیچ شکی دیکتاتور میشدم...

آنوقت، وادارت میکردم، که با تمام قلبت دوستم داشته باشی !



http://s3.picofile.com/file/8230133192/635272351903423253.jpg


+همیشه هیتلر تحسین کردم ، نه به خاطر کارهایی که انجام داد ،که  به خاطر اراده ی انجامشون ..



بـس که دلتنگـم اگر گریه کنم میگـوینـد
قطــره ای قصـد نشـان دادن دریــا دارد..


 { فاضل نظری }


http://s6.picofile.com/file/8230031142/userupload_2013_9571109641417118727_3946.jpg


+اقلّیت - فاضل نظری

+ { Andy Williams-Love Is Blue }

 

دل ِ تنها

به چه شوقی


پی ِ یلدا برود ؟


 { یغما گلرویی }



http://s6.picofile.com/file/8228980750/i1qygf3z440j7ay4e8.jpg


+ { Andy williams - Love Story } 



 چه قدر خسته ام

از " چرا ؟ " از " چگونه ! "


خسته ام از سؤال های سخت

پاسخ های پیچیده..

از کلمات سنگین
فکرهای عمیق

پیچ های تند

نشانه های با معنا، بی معنا..


دلم تنگ می شود گاهی،

برای یک «دوستت دارم» ساده

دو «فنجان قهوه ی داغ»

سه «روز» تعطیلی در زمستان

چهار «خنده ی» بلند

و پنج «انگشت» دوست داشتنی!


 { مصطفی مستور }



http://s3.picofile.com/file/8226194150/1443914920267.jpg




تو کز خاموشی ام فهمی نداری..

چه خواهی فهم کردن از کلامم ؟


{ دکتر شفیعی کدکنی }


http://s6.picofile.com/file/8225999134/1443008482821.jpg


مرا چو وقف خرابات خویش کردستی

توام خراب کنی ،هم تو باشی ام معمار..


{ مولانا }


http://s3.picofile.com/file/8225471542/1438301109188.jpg


راهی‌ست برای بازگشت به خانه

بعد از کار ، بعد از جنگ
بعد از زندان ، بعد از سفر
بعد از …


من فکر می‌کنم
فقط عشق می‌تواند
پایان رنج‌ها باشد..


به همین خاطر همیشه آوازهای عاشقانه می‌خوانم !

من همان سربازم
که در وسط میدان جنگ
محبوبش را فراموش نکرده است..


{ رسول یونان }



http://s3.picofile.com/file/8225469318/63379653828998280747.jpg

 
یک بار دوستت نداشتم
فقط دلم برایت سوخته بود که گفتم "دوستت دارم "
/همان شبی که پدرت مرده بود/

یک بار دوستت نداشتم
اما آنقدر تنها بودم که دلم خواسته بود به یکی بگویم دوستت دارم !

 یک بار هم گفتم  ، چون تو گفته بودی  !
و آدم نمی تواند بر و بر به چشمهای کسی که به او گفته دوستت دارم نگاه کند و چیزی نگوید که..
چه عصرهای بلندی پشت پنجره ی آسایشگاه سالمندان که همیشه فکر کرده ام اسمش از
خانه ی سالمندان عاقلانه تر است خواهم نشست و فکر خواهم کرد به اینکه چند تا از دوستت دارم هایم حقیقت داشت..

+رویا شاه حسین زاده


گرچه میدانم نمی آیی ولی هردم ز شوق

سوی در می آیم و هر سو نگاهی میکنم...


{ هدایت طبرستانی }


http://s6.picofile.com/file/8224183650/1435465754384.jpg


+ { دل زار - فریدون فرخزاد }


اگر می‌شد صدا را دید
چه گل‌هایی..چه گل‌هایی!


که از باغ ِ صدای تو
به هر آواز می‌شد چید


اگر می‌شد صدا را دید..



{ استاد شفیعی کدکنی }



http://s6.picofile.com/file/8223127418/1439470943322.jpg



چشم را از دیگران بر بنـد و بر خود باز کن!
مرد شو جز همت مردانه پشتیبان مخواه...

{ احمد کمال پور }


http://s6.picofile.com/file/8222946226/7920ec1c789f2159972e4405a73a9710.jpg


+یکی از فامیل های مادرم بعد از دوره ی کارشناسی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و بعد تونست اقامت بگیره و استاد دانشگاه بشه..همونجا هم با یک دختر مهاجر ازدواج کرد.

اولین باری که با همسرش به ایران اومدند خیلی تعجب کردیم چون هیچ چیز بنابر انتظارات پیش نرفت..

همسرش زیبا نبود..نه از لحاظ قیافه و نه لباس. هیچ قشنگی و آراستگی نداشت.. بستگی به محلی که ایستاده بودی ، سخت یا آسون ،همهمه چقدر زشته این! بین اعضای خانواده شنیده میشد !

داشتیم از سلیقه ی فامیلمون پاک نا امید میشدیم که بعد از چند دقیقه همه چیز تغییر کرد و فهمیدیم چقدر زود قضاوت کردیم..

اون زیبا بود. خیلی مهربون تر و گرم تر و دوست داشتنی  تر از خیلی از ما ایرانی ها..

با همون زبان فارسی دست و پا شکسته سعی میکرد با همه ارتباط برقرار کنه..حرف ها و حتی تعارفاتش اونقدر شیرین و صمیمانه بود که به دل همه مینشست..

جدا از این بحثا ارگیمار اون روز حرفی زد که فکر نمیکنم در اون جمع کسی شنیده باشه یا بهش توجهی کرده باشه..

"شما چرا کار نمیکنید ؟ انگار دارید داخل یک کیک شکلاتی زندگی میکنید..! "

خب ما هم که خوب متوجه نشدیم اول ولی بعد علی توضیح داد و اضافه کرد...ما در آمریکا روزی پونزده ساعت کار میکنیم !

"در خوش‌بینانه‌ترین برآورد، ساعت کار مفید در ایران 2 ساعت است و در کشورهای پیشرفته‌ی دنیا در بدبینانه‌ترین برآورد این رقم به 5 ساعت می‌رسد "

رفتم آمار سال 91 نگاه کردم..میدونید سرانه کار مفید در ایران حتی از افغانستان هم کم تره !


به نظر میرسه ما تا واقعا مجبور نباشیم کار نمیکنیم و این تقریبا از زمان دانش آموزی و دانشجویی شروع میشه...تا وقتی امتحانی در کار نباشه ، معمولا درس خوندنی هم در کار نیست..  خجالت آوره دانشجویی که کاری جز درس خوندن نداره همون درسو هم نخونه..(البته مراد درس خوندن صرف نیست ، هر فعالیت علمی.. )

همین روند ادامه پیدا میکنه و فکر میکنم در تمام مشاغل  شاید به جز تجارت های خصوصی که پای سرمایه شخصی وسطه همین وضع برقراره..(تا اونجا که من دیدم اون ها هم بیشتر کار نمیکنند ! بلکه سود شون با دوز و کلک و کم فروشی یا گرون فروشی بیشتر میکنند...)

غرض گفتن از کم کاری ایرانی ها  نیست..وضع همین و همین خواهد بود..وقتی نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی توسط کسانی اداره بشه که به همین شکل و با همین اوضاع کار میکنند..( و اصولا تا وقتی بشه به همین شکل داخل کیک  شکلاتی زندگی کرد ، چرا که نه ؟ )


وقتی تصمیم به ترک چیزی گرفتی
هرگز به آن بازنگرد ..

حال چه بخواهد سیگار باشد
یا چای
یک آهنگ
یک آدم
یک احساس

هرچه..!
حتی یک " خودت"
که بوده و نباید باشد..

هرگز برنگرد
تو تنها برنخواهی گشت،
یک ترس مداوم پا به پای تو زندگی خواهد کرد..


{ نگین رزاقی }


http://s3.picofile.com/file/8222752668/1440887816605.jpg


+{ بگذر ز من..عارف }



مسئولیت آدم ها را زیباتر می سازد ..

بیا به گلدان هایمان فکر کنیم

و نگذاریم زمستان از خانه ی ما آغاز شود !

 

{  اردشیر رستمی }


http://s3.picofile.com/file/8222085026/1440505349062.jpg


به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید

ز تاب ِ جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها..


{ حافظ }


http://s6.picofile.com/file/8221875542/1441378213696.jpg


+ برای آنکه رازی از اسرار آفرینش بگشاییم باید چه رنج ها و ریاضت ها بکشیم.. (زلف و گیسو در اصطلاح عارفان نماد ابهام اسرار خلقت است )



آدمی نیاز مبرم دارد

که شعر بخواند

آزاد باشد

و گاهی نیز باران ببارد


مجری کانال سه می گوید:
القاعده...نام کوچک مردی ست

که معتقد است، آدمی باید معتقد باشد!

کوه های تورا بورا
جنازه یونس
آرامش دریا
و نیاز مبرم آدمی به دروغ...!


کمی شعر بخوانید

شفا خواهید یافت ...



http://s3.picofile.com/file/8221719476/31aeeb191ad7ebf7d0dde2c843b24df1.jpg


+سید علی صالحی | کتاب شعر کتاب کوچک معصومیت و امید



نان از سفره و کلمه از کتاب،
چراغ از خانه و شکوفه از انار،

آب از پیاله و پروانه از پسین،
ترانه از کودک و تبسم از لبانمان گرفته‌اید،

با رویاهامان چه می‌کنید ؟

 
ما رویا می‌بینیم و شما دروغ می‌گویید ...

دروغ می‌گویید که این کوچه، بُن‌بست و

آن کبوترِ پَربسته، بی‌آسمان و

صبوریِ ستاره بی‌سرانجام است.


ما گهواره به دوش از خوفِ خندق و
از رودِ زمهریر خواهیم گذشت.

ما می‌دانیم آن سوی سایه‌سارِ این همه دیوار
هنوز علائمی عریان از عطر علاقه و

آواز نور و کرانه‌ی ارغوان باقی‌ست.

 

سرانجام روزی از همین روزها برمی‌گردیم
پرده‌های پوسیده‌ی پرسوال را کنار می‌زنیم

پنجره تا پنجره ... مردمان را خبر می‌دهیم
که آن سوی سایه‌سارِ این همه دیوار

باغی بزرگ از بلوغ بلبل و فهم آفتاب و
نم‌نمِ روشنِ باران باقی‌ست.


ستاره از آسمان و باران از ابر،

دیده از دریا و زمزمه از خیال،

کبوتر از کوچه و ماه از مغازله،

رود از رفتن و آب از آوازِ آینه گرفته‌اید،


با رویاهامان چه می‌کنید!

 

ما رویا می‌بینیم و شما دروغ می‌گویید ...
دروغ می‌گویید که فانوسِ خانه شکسته و

کبریتِ حادثه خاموش و

مردمان در خوابِ گریه‌اند،

ما می‌دانیم آن سوی سایه‌سارِ این همه دیوار،

روزنی روشن از رویای شبتاب و ستاره روییده است


سرانجام روزی از همین روزها

دیده‌بانانِ بوسه و رازدارانِ دریا می‌آیند

خبر از کشفِ کرانه‌ی ارغوان و

آواز نور و عطر علاقه می‌آورند.

 
حالا بگو که فرض

سایه از درخت و ری‌را از من،

خواب از مسافر و ری‌را از تو،

بوسه از باران و ری‌را از ما،
ریشه از خاک و غنچه از چراغِ نرگس گرفته‌اید،

با رویاهامان چه می‌کنید ؟


 
{ سیدعلی صالحی }


http://s6.picofile.com/file/8221717918/1423345066110298.jpg


از خنده هایت

روشَن شود دل


تنها

تویی

چراغ  ِ

منزل..


http://s3.picofile.com/file/8221349184/1434285994497.jpg


+{Nigina Amonkulova - Aftabake man }



گلی که خُم  بدادُم پیچ و تابش

به اشک دیدگانُم دادم آبش..


درین گلشن خدایا کی روا بی

گل از مو دیگری گیره گلابش ؟


{ باباطاهر }


http://s3.picofile.com/file/8220994568/1433870465912.jpg


 

به قطاری که تو را می برد
گفتم برگردد؟ گفتم نرود؟
گفتم...؟ چیزی نگفتم..

به قطاری که تو را می برد، گلایه ای نیست...
خودت سوار شدی!
حالا هم شب از نیمه گذشته است
تا ایستگاه بعدی چند سال راه است
برف بر بیابان یکدست است
و هم کوپه هایت چیزی از تو نمی فهمند!

خستگی همیشه به کوه کندن نیست
خستگی گاهی همین حسی ست
که بعد از هزار بار یک حرف را به کسی زدن، داری
وقتی نشنیده است

وقتی سوار شده است..


{ مهدیه لطیفی }


http://s6.picofile.com/file/8220803392/22418490003177815553.jpg

جدی..آ..به صورتت که نگاه میکنم با خودم میگم من چیه این صورت اون همه دوست داشتم ؟
همون موقع شم یه چیز بیشتر ازت نخواستم..گفتی میخوام برم..گف..تی..اینطوری بهتره..
گفتم باشه..برو..عیب نداره..ولی هیچوقت ازم نخواه که برگردی...یادته ؟

+همین یک ساعت پیش..سینا آذین..


نصیحتگوی را از من ، بگو ای خواجه دم درکش..

چو سیل از سر گذشت آن را..چه می‌ترسانی از باران؟


{ سعدی }


+ { تریوله - چشم مست }