همیشه فکر کردم که باید پشت هر ترانه و آهنگ موندگار و دوست داشتنی قصه ای بوده باشه..یه اتفاقی که باعث الهام و خلق اون اثر شده..اتفاقی که شاید در جایی از تاریخ هنر یا سرگذشت اون هنرمند قابل پیدا کردن و شنیدن باشه..شایدم نه..گاهی باید همه چیز بسپاری به تخلیت و فکر کنی چی میتونسته باعث این آفرینش باشکوه بشه...
{ Enrico Macias - Le Mendiant De L'Amour }
Le mendiant de l`amour
سرم پر از عشقه و قلبم پر از دوستی
من به چیزی جز جشن و تفریح و سرگرمی فکر نمی کنم
هر طور میخواین فکر کنین : من اینجوریم
سعی نکنید دنبال ِ فهمیدن و درک من باشید : فقط بهم گوش کنین
در تمام شهر منو به اسم " گدای عشق " صدا می زنن.
من برای کسانی که دوستم دارن ترانه می خونم و همیشه همین باقی می مونم
گدای عشق بودن شرمندگی نداره
من هر روز زیر پنجره های شما آواز می خونم :
به من ( عشق )بدین
خدا بهتون ( عشق ) برمیگردونه..
به من مهربانی بدید نه پول
تمام ثروتتون برای خودتون... آخه این روزا
خوشبختی دیگه فروختنی نیست.... خورشید به همه می تابه
بیاین سر میز ِ من بشینین و بهم گوش بدین :
توی این کره ی خاکی همه گدای عشق هستن
و آدم ها هرچقدر که پولدار یا فقیر باشن همیشه همینطور باقی می مونن :
این انسان های عجیب و شگفت انگیز... این گداهای عشق
من ، هر روز به مهربونی و نوازش نیاز دارم
پس اجازه بدین بهتون بگم که سخاوت و بخشندگی
تقسیم کردن اشک ها و لبخندهاست
من نمیخوام بدونم برای کی و چرا ؟
من امتیازی ندارم به کسی بدم ... حرفمو گوش کنین :
در تمام شهر منو گدای عشق صدا می زنن
من برای کسانی که دوستم دارن ترانه میخونم و همیشه همین باقی می مونم
گدای عشق بودن مایه خجالت نیست
من زیر پنجره ی خانه های شما
هر روز ترانه می خونم ....
ترجمه از اینجا..