یک:
اولین
باری که گوشیمو گم کردم، وقتی برگشتم خونه، کارامو انجام دادم، لپتابو
روشن و بعد خاموش کردم و روی تخت خوابیدم احساس خوبی نداشتم. جدا از حس بد از دست دادن
یه شی ارزشمند، نمیدونستم چیکار کنم. انگار دستام خالی شده بود. احساس نا
امنی میکردم. عادت کرده بودم به زیر و رو کردن کانال های تلگرام و فرار های
ذهنی.
دو:
این
دفعه که تصمیم گرفتم برای یه مدت تمام شبکه های اجتماعی رو کنار بذارم خیلی آسونتر گذشت. به جز دوسه تا وسوسه گذری و یکی دوتا ناخونک اتفاق خاصی
نیفتاد. حتی احساس نیاز هم نکردم. چه به سرگرمی های مجازی و چه به ارتباط
آنلاین با آدمها.
سه:
شبکه
های اجتماعی به خصوص اینستاگرام و کانال های تلگرام شبیه فاضلاب هایی
هستند که به ذهن می ریزن. درسته که ما خودمون آدمها و رسانه های اجتماعی مدنظرمون
رو انتخاب میکنیم اما این صاحب رسانه ست که تصمیم میگیره چه محتوایی رو چه
زمانی نشر بده و معمولا این اطلاعات نظم و ساختار مشخصی ندارن. مواجه شدن
با هرکدوم از این اطلاعات ذهن رو شبیه توپ سرگردان روی میز بیلیارد میکنه.
از هر طرف با چوب بهش ضربه وارد میشه بدون اینکه خودش در این حرکت ها نقشی
داشته باشه. این فاضلاب ها ممکنه ذهنو پرکند اما باعث آشفتگی و آلودگیش هم خواهند بود.
(وبلاگ و وبلاگ نویسی هرچند قابلیت و امکان پرداخت عمیق به موضوعاتو داره اما متاسفانه استفاده مناسبی از این امکان صورت نمیگیره. فکر میکنم امروز در وب فارسی
حداکثر سه یا چهار وبلاگ وجود داشته باشه که محتوای تازه ی طبقه بندی شده ی
قابل اطمینان تولید میکنند. باقی مون حرف های بیهوده میزنیم، یا حرف های
خوب رو تکرار میکنیم و پیشنهاد های تاریخ گذشته به هم میدیم.)
بحث کتاب و مقاله های بلند اما جداست.
چهار:
زمانی
رو که میتونید به خوندن یک کتاب و یادگیری سازمان یافته اختصاص بدید صرف
خوندن تیکه های کتاب و پست های کوتاه و اطلاعات رندوم و اتفاقی نکنید. هر
رسانه ای قابلیت پرداخت کامل و جامع به موضوعات رو نداره. ذهن هم برای یادگیری، مثل
هواپیما زمان زیادی برای برخاستن و نشستن نیاز داره، چیزی که در شبکه های
اجتماعی قابل تصور نیست. چیزی به نام یادگیری سه چهار دقیقه ای نداریم.
پنج:
حضور در شبکه های اجتماعی از جنس دستاورد نیست. نمیتونه درک عمیق تری بهتون بده. چندسال دیگه به خودتون میاید و میبیند زمان زیادی رو به گشت و گذار در اینجا گذرونید ولی حرفی برای گفتن ندارید. فقط یک سری اطلاعات پراکنده فراموش شده در گوشه های ذهنتون وجود داره. حتی قادر به نقل قول یک جمله معروف که بارها شنیدنیش هم نیستید. چون حضور در شبکه های اجتماعی چیزی جز مرور سرسری کلمات و نگاه به عکس ها بدون تماشا کردنشون نیست.