گریز ناپذیر
چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۴۷ ب.ظ
غریب است سرگردانی در مه
آنجا که تنهاست هرسنگ و بوته ای
و هیچ درختی درخت دیگر را نمی بیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگی ام نور بود
اینک که مه فرو می افتد
دیگر کسی قابل رویت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمی شود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریز ناپذیر
از همه جدا می کند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچ کس چیز دیگری نمی شناسد
زیرا، همه تنهایند...
{ هرمان هسه }
- چهارشنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۴۷ ب.ظ