کتاب هفته (10)
تنها اثری که از هانریش بل خوانده بودم " عقاید یک دلقک " بود . باید بگوم آنقدر خوب بود که با پیدا کردن یک کتاب جدید و دیدن اسم بل مشتاق به خواندن این یکی هم شوم . "قطار به موقع رسید " حتی به عنوان اولین رمان کوتاه این نویسنده ی برنده ی جایزه ی نوبل به هیچ وجه شما را ناامید نمیکند..
قطار به موقع رسید، رمانی بی خاصیت و بی تاثیر نیست ، از کتاب هایی نیست که خواندن و نخواندنشان در پایان تفاوتی نکند ، البته اگر واقعا متوجه باشید چه اتفاقی دارد می افتد. تمام این کتاب داستان لحظات و ثانیه هایی است که از دست می دهیم.. داستان عمری است که می گذرد و می رود..
جنگ و نا امیدی حاصل از آن موضوع اصلی این کتاب است..جنگ ها در شروع معمولا با احساس غرور و افتخار در میان عامه ی مردم شروع میشود ، اما پس از مدتی از این احساسات چیزی جز ناکامی و بدبختی ، نا امیدی و ترس و سرخوردگی باقی نمیماند..مردمانی که نه در آغاز و نه در پایان جنگ هیچ نقشی ندارند..
این رمان ، شرح انسانهای به پوچی رسیده ایست که برخی از
آنها دچار وسعت روح شده اند و با تردیدی خاص به دنبال انسانیت و واقعیت های
انسانی هستند. و اولین واقعیتی که کشف کرده اند، واقعیت مرگ است و آنچنان
ناگهانی به آن رسیده اند که دچار ترس و توهم از بروز آن شده اند و با حالت
استیصال در انتظار آن هستند و این واقعیت نیز علیرغم میلشان به عجیب ترین
شکلی آنها را در خود می گیرد و با خود می برد.
" نمی خواهم بمیرم ، نمی خواهم بمیرم ، ولی این وحشتناک است که خواهم مرد..به زودی . "
+قطار به موقع رسید | هاینریش بل | ترجمه ی کیکاووس جهانداری
- دوشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ