دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۱۵۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیالوگای محشر» ثبت شده است


واقعا میخوای راجع به شهامت حرف بزنی، کلر؟ چون هرکسی میتونه خودکشی کنه یا جلوی دوربین هرچی خواست از دهنش بده بیرون..ولی میدونی چه چیزی واقعا شجاعت میخواد؟ بسته نگه‌داشتن دهنت..بدون توجه به این که چه حسی داری...

Do you really want to discuss courage, Claire? Because anyone can commit suicide. Or spout their mouth in front of a camera. But you wanna know what takes real courage? Keeping your mouth shut, no matter what you might be feeling.


House.of.Cards.S03E06


http://bayanbox.ir/view/5688719840847169993/House.of.Cards.S03E06.WEBRip.2HD-073185-2017-07-07-23-03-20-Large.jpg


وقتی قلب خون رو به سمت خودش برمیگردونه..

میتونه مغز رو فلج کنه.


The heart can choke the mind when all its blood flows back unto itself.


+House.of.Cards S02E11


http://bayanbox.ir/view/6795272797597604817/House-of-Cards-S02E11-x265-1080p-BluRay-30nama-30NAMA-063904-2017-07-03-22-52-21-Large.jpg


‏در یکی از انسانی‌ترین صحنه‌های فیلم تحسین شده ی Manchester by the Sea، زن به همسر سابق‌اش می‌گوید: «نباید آن حرف‌ها را به تو می‌زدم. دلم شکسته بود و همیشه شکسته خواهد ماند. اما خب دل تو هم شکسته بود.» درکِ دردناکِ دیگری زمان می‌برد. باید ماشین را پارک کنی، خاموش اش کنی، پیاده شوی، و مثل عابری ساده روبروی‌ دیگریِ دردمند بایستی.

هیچ عبارتی انسانی‌تر از این نیست: تو هم حق داشتی..


http://bayanbox.ir/view/1017474595707148419/manchester.by.the.sea.2016.1080p.web.dl.dd5.1.hevc.x265.rmteam-2-169083-2017-06-29-01-51-27.jpg



+من به تشییع جنازه پدر نمیام..
-مراقب حرف زدنت باش
پسر..اون پدرته که داری در موردش حرف میزنی. من نمیخوام امروز صبح اینطوری حرف بزنی. من تو رو بزرگت نکردم که اینطوری بشی. تو اونجا سلامت ایستادی..بزرگ شدی و داری میگی به تشییع جنازه پدرت نمیری ؟

+مامان گوش کن..
-من نمیخوام اینو بشنوم کوری..فقط این فکر رو از سرت بیرون کن

+من باید بهش بگم نه..یک بار در زندگیم باید بهش بگم نه
-نمیخوام به این گوش کنم. من میدونم تو و پدرت چشم تو چشم نشدید..ولی مجبور نیستم امروز صبح به این جور حرف ها گوش کنم. بی احترامی به پدرت تو رو مرد نمیکنه کوری..
تو باید خودت یه راهی براش پیدا کنی اما نرفتن به تشییع جنازه پدرت تو رو مرد نمیکنه

+مامان. تمام مدتی که داشتم بزرگ میشدم و در خونه اون زندگی میکردم پدر مثل یک سایه بود که همه جا دنبال تو میومد و از گوشت تو میخورد. اون دور تو حلقه زده بود و روی تو بود. تو حتی نمیتونستی بگی خودت کسی هستی اون سایه در گوشت تو نفوذ کرده بود سعی میکرد بخزه به درونت سعی میکرد درون تو زندگی کنه. الان که به هرجای این خونه که نگاه میکنم تروی مکسون رو میبینم که درست به من زل زده. زیر تخت. توی کمد یا هرجای دیگه..من فقط دارم میگم من باید راهی پیدا کنم تا از شر اون سایه خلاص بشم.
-تو درست مثل اون هستی تو درون خودت اونو داری...

+اینو به من نگو مامان
-تو تروی مکسون تازه ای هستی که داره تکرار میشه

+ولی من نمیخوام تروی مکسون باشم. من فقط میخوام خودم باشم.

-تو نمیتونی کسی باشی جز اونی که هستی کوری..اون سایه چیزی نبود جز چیزی که در درون خودت پرورش دادی..یا باید رشد کنی تا به اون برسی یا باید اونو از ریشه بزنی..پدرت میخواست هر چیزی باشی که اون نبود و همینطور میخواست هر چیزی باشی که اون بود..حالا من نمیدونم اون اشتباه میکرد یا نه ولی اینو میدونم که میخواست فایده اش بیشتر از ضررش باشه
بعضی وقت ها وقتی بهم دست میزد کبود میشد و بعضی وقت ها وقتی منو بغل میکرد میبرید
وقتی من اولین بار پدرت رو دیدم با فکر کردم اون مردی هست که میتونی خودتو بهش عرضه کنی..اون میتونه وجودت رو پر کنه..اون مردی بود که میتونست تمام فضاهای خالی که در لبه های احساست وجود داشتن رو پر کنه..وقتی پدرت توی خونه راه میرفت..اون فقط ..خیلی بزرگ بود..اون پرش کرده بود..

اون اولین اشتباه من بود. اینکه نذارم کمی فضا برای من باقی بذاره. اما من..خونه ای میخواستم که بتونم توش بخونم..و این چیزی بود که پدرت به من داد. من درابتدا نمیدونستم برای اینکه قدرتش رو بالا نگه دارم باید تکه های کوچک خودم رو فدا کنم. پس من زندگی اونو به عنوان زندگی خودم فرض کردم و تمام تکه ها رو مخلوط کردم به طوری که به سختی میتونستی بگی کدوم مال کیه.

با همه ی اینها..اون انتخاب من بود ،زندگی من..


Fences 2016 - Denzel Washington

http://bayanbox.ir/view/181294731200496375/Fences-2016-1080p-WEB-DL-6CH-ShAaNiG-30NAMA-178364-2017-06-27-19-38-45.jpg



[کوری به پدرش ]

+چطور میتونی هیچ وقت منو دوست نداشته باشی؟

-دوستت داشته باشم؟ کی گفته من باید تو رو دوست داشته باشم؟ کدوم قانون میگه من باید از تو خوشم بیاد ؟
میخوای جلوی صورت من بایستی و همچین سوال های احمقانه ای بپرسی؟ و در مورد این حرف بزنی که من باید از کسی خوشم بیاد؟ وقتی باهات حرف میزنم بیا اینجا پسر و سرتو بالا بگیر..من ازت یک سوال پرسیدم، کدوم قانون میگه من باید از تو خوشم بیاد ؟

+هیچی
-خیلی خب..تو هر روز غذا نمیخوری؟ وقتی باهات حرف میزنم جوابمو بده. تو هر روز غذا نمیخوری ؟

+اره

- تا وقتی که تو خونه من هستی..وقتی با من حرف میزنی یک قربان میزاری آخرش..
+بله قربان
-تو هر روز غذا میخوری؟
+بله قربان
-یک سقف روی سرت داری؟
+بله قربان
-تنت لباس داری ؟
+بله قربان
-فکر میکنی از کجا اومدن ؟
+به خاطر تو..
-آه، لعنت..من میدونم به خاطر منه. ولی فکر میکنی به خاطر چیه ؟

+چون تو منو دوست داری

-دوستت دارم ؟! من هر روز صبح از اینجا میرم بیرون و آشغال جمع میکنم چون از تو خوشم میاد؟ تو احمق ترین آدمی هستی که تا به حال دیدم. من اینکارو میکنم چون این شغل منه، مسئولیت منه. یک مرد باید از خانواده خودش مراقبت کنه. تو در خونه من زندگی میکنی، شکمتو با غذای من سیر میکنی، پشتتو روی تخت خواب من میذاری،چون تو پسر من هستی. نه به خاطر اینکه دوستت دارم. چون این وظیفه منه که ازت مراقبت کنم. من یک مسئولیت به تو مدیون هستم. حالا بذار این مساله رو همین الان تمومش کنیم قبل از اینکه بزرگتر از این بشه.
من لازم نیست از تو خوشم بیاد. آقای رند به من حقوق نمیده چون از من خوشش میاد. اون به من پول میده چون به من مدیونه. من همه چیزی که لازم بود بهت دادم. من زندگی تو رو بهت دادم. یعنی من و مادرت بین خودمون تقسیمش کردیم..و دوست داشتن تو قسمتی از قرار نبود..از اینجا به بعد هم تو زندگیت نگران این نباش که کسی دوستت داره یا نه !

فقط مطمئن شو که باهات درست رفتار میشه..


Fences 2016 Denzel Washington


http://bayanbox.ir/view/5603967380411316816/8b8db30a-fa28-43ca-b827-c84f6be8b0de.jpg



فیبی : تازگی همه چی درباره من بوده خوب شما اوضاعتون چطوره؟
ریچل: راستش، درباره من که به عروسی راس نمیرم صحبت می کردیم..ممکنه خیلی سخت باشه یادآوری خاطره ها و همه اون چیزهایی که با هم گذروندیم..

فیبی : این من رو یاد موقعی میندازه که نوجوون بودم و تو خیابون زندگی می کردم..یه مرد بهم پیشنهاد داد، اگه باهاش بخوابم برام غذا میخره..
ریچل: این چه ربطی به اون داره؟

فیبی : خوب، بذار ببینم..اوه درسته، ربطی نداره..چون اون یه مشکل واقعی بود..و مال تو چرندیات دبیرستانیه..که واسه هیچ کس واقعاً مهم نیست!


Friends - 4x22 - The One With The Worst Best Man Ever+


http://bayanbox.ir/view/1874250019422913062/2222.jpg


http://bayanbox.ir/view/8878180348017395028/1111.jpg


+ریچل : دارم از تنهایی میمیرم..

- چندلر : مردهای خوبی تو اداره من هستن میخوای با هم آشناتون کنم؟
+ریچل :من مدت زیادیه که تنهام چرا قبلا بهم پیشنهاد ندادی؟
-چندلر :خوب الان دوست دختر دارم. خوشحالم. دیگه نمیخوام جلوی خوشحال بودن دیگران رو بگیرم! :))


Friends - 4x10 - The One With The Girl From Poughkeepsie


http://bayanbox.ir/view/8455691840459985140/photo-2017-06-11-23-51-56.jpg


نامه ( ای که برای خداحافظی و ترک کردنم نوشته بود ) نخوندم

برای درک بعضی چیزها نیاز به زمان هست ، نه کلمات..


Chungking Express 1994 | Wong Kar-wai


http://bayanbox.ir/view/6135798265248659395/Chungking-Express-1994-720p-BrRip-Unknown-30NAMA-131214-2017-05-11-15-33-42.jpg


شناختن یه نفر هیچ فایده ای نداره

آدما عوض میشن...


Chungking Express 1994 | Wong Kar-wai

 

http://bayanbox.ir/view/2924381949772098608/ad8b9d23d72fed7f5357619eebf89f19.jpg


من دقیقاً همون " خب که چی ، که چی بشه ، به کجا میرسه ؟ ، به چه دردی میخوره ؟ خب حالا.. " هستم :)


http://bayanbox.ir/view/4064025170591141216/photo-2017-01-26-00-09-30.jpg



+همیشه به نقاشی کردن علاقه داشتی مگه نه، دلورس؟
آرنولد همون اول این علاقه رو بهت داد . این میل رو یادته ، تلاش برای ایجاد چیزی با زیبایی پایدار؟
و این نقاشی موردعلاقه‌ آرنولد بود : میکل‌آنژ..خلقت آدم به دست خدا..
اون لحظه‌ی ملکوتی که خدا به انسان‌ها حیات و هدف بخشید

حداقل این عقیده‌ی اکثر مردمه ولی ممکنه معنای دیگه‌ای هم داشته باشه

یه چیز عمیق‌تر..شاید یه چیز پنهان..یک استعاره

-یعنی یه دروغ ؟

+آره..احتمالاً حق با توئه، دلورس..میکل‌آنژ در واقع دروغ گفته
می‌بینی ؟ 500 سال طول کشید تا یه نفر متوجه بشه که درست جلوی چشممون چیزی پنهانه
یک پزشک بود که متوجه شکل مغز انسان شد
اما پیامش ؟ شاید این باشه که منشأ موهبت خدایی...یک قدرت متعال نیست
ذهن خودمونه


Westworld.S01E10


http://bayanbox.ir/view/1877881672026591232/hith-sistine-chape.jpg


Ford: You've always had a fondness for painting, haven't you, Dolores? Arnold gave you that early on. Do you remember the desire to create something of lasting beauty? And that was his favorite painting. Dolores: Michelangelo. God creating Adam. The divine moment when God gave human beings life and purpose. At least that's what most people say, but there could be another meaning. Something deeper. Something hidden, perhaps. A metaphor

. You mean a lie

Yeah . You're probably right, Dolores. Michelangelo did tell a lie. See, it took 500 years for someone to notice something hidden in plain sight. It was a doctor who noticed the shape of the human brain. The message being that the divine gift does not come from a higher power but from our own minds.


I read a theory once that the human intellect was like peacock feathers. Just an extravagant display intended to attract a mate.All of art, literature, a bit of Mozart, William Shakespeare, Michelangelo, and the Empire State Building... Just an elaborate mating ritual.

Maybe it doesn't matter that we have accomplished so much for the basest of reasons. But, of course, the peacock can barely fly.It lives in the dirt, pecking insects out of the muck, consoling itself with its great beauty.


یه بار نظریه‌ای خوندم که کارکرد عقل انسان شبیه پرهای طاووسه
صرفاً یه نمای پر زرق و برق برای جذب یک جفت .
تمام هنر و ادبیات ، آثار موتسارت ، ویلیام شکسپیر ، میکل‌آنژ و حتی ساختمان امپایر استیت...

فقط یه آیین جفت‌گیری پیچیده هستن..
شاید مهم به نظر نرسه که برای پست‌ترین دلایل چنین شاهکارهایی رو خلق کردیم
ولی این طاووس به سختی میتونه پرواز کنه..اون توی گِل و لای زندگی می‌کنه ،حشرات رو از توی کثافت پیدا می‌کنه و میخوره و با زیبایی عظیمش به خودش دلداری میده !


Westworld.S01E07


they run into a bear.The first person gets down on his knees to pray.
The second person starts lacing up his boots.
The first person asks the second person,
"My dear friend, what are you doing? You can't outrun a bear."
To which the second person responds, "l don't have to , I only have to outrun you !"


The Imitation Game 2014


http://bayanbox.ir/view/2118325639823299445/752454316.jpg



When people talk to each other, they never say what they mean .

they say something else And you're expected to just know what they mean !


وقتی که مردم با هم صحبت میکنن هیچوقت نمیگن منظورشون چیه اونا یه چیز دیگه میگن و انتظار دارن که دقیقا بفهمی چه منظوری داشتن

The Imitation Game 2014


BERNADETTE
: Howie , the estrogen is getting absorbed by your skin .  That's why you've been all bloated and moody and a giant pain in the ass!
HOWARD: But you're full of estrogen and you don't act like that !


BERNADETTE
: That's because I'm a woman. I've had years of practice riding the dragon.


The Big Bang Theory - Series 07 Episode 02


http://bayanbox.ir/view/7862057676188345984/3ee9177fb21b2b46920d402bae44e82f.jpg

 

Millions ofbooks written on every conceivable subject
by all these great minds, and in the end none of them knows anything more
about the big questions of life than l do.
Jesus, l read Socrates.
This guy used to knock off little Greek boys. What the hell's he got to teach me?
And Nietzsche, with his theory of eternal recurrence.
He said that the life we live we're gonna live over and over again
the exact same way for eternity.
Great. That means l'll have to sit through|the ''lce Capades'' again. lt's not worth it.
And Freud, another great pessimist.
l was in analysis for years.|Nothing happened.
My poor analyst got so frustrated,|the guy finally put in a salad bar.
Look at all these people jogging,
trying to stave off|the inevitable decay of the body.
Boy, it's so sad what people go through
with their stationary bike|and their exercise.
Look at this one. Poor thing.|She has to tote all that fat around.
She should pull it on a dolly.

Maybe the poets are right. Maybe love is the only answer.


میلیون‌ها کتاب درباره تمام موضوعات ممکن ،به وسیله این همه متفکر تواتمند نوشته شده ،که در آخر هیچ کدومشون در مورد سوالات بزرگ زندگی .چیزی بیشتر از من نمی‌دونن
  .خدایا ، سقراط رو خوندم
یونایی‌ها کشته مرده این یارو هستن ولی چه چیز به درد بخوری یادم داد ؟
 .و نیچه، با اون تئوری بازگشت ابدی‌اش
،اون گفته، بعد از اینکه یه بار زندگی کردیم و مردیم .برمی‌گردیم و دوباره و دوباره زندگی می‌کنیم
.دقیقاً مثل جاودانگی
عالیه. این یعنی باید دوباره .نمایش کسل‌کننده زندگی رو تماشا کنم. ارزششو نداره
.و فروید، یک آدم شدیداً بدبین
.سال‌ها رفتم روانکاوی، ولی هیچ اتفاقی نیفتاد
!روانکاو بیچاره‌ام روان‌پریش شد  آخرش هم رفت توی یه سالاد فروشی
  ،اه، این همه آدم دونده رو ببین
.دارن از زوال اجتناب‌ناپذیر بدنشون فرار می‌کنن
 پسر، کاری که مردم با دوچرخه ثابت و تمرین و ورزش انجام می‌دن خیلی ناراحت‌کننده است
.این یکی رو نگاه کن. بدبخت بیچاره .هرچی چربی بوده دور خودش جمع کرده

  !باید با یه صندلی چرخ دار اینور و اونور بره

..شاید حق با شاعران باشه .شاید عشق تنها جوابه


Hannah and Her Sisters 1986


http://bayanbox.ir/view/8510342749099893240/Hannah-and-Her-Sisters-1986-720p-BrRip-Ganool-30NAMA-087373-2017-02-26-23-41-41.jpg



+Why do you think that you would|like to convert to Catholicism?
-Well, because l've gotta have something|to believe in, or life is meaningless.
+l understand, but why did you make the|decision to choose the Catholic faith?
-First of all because it's|a very beautiful religion
and it's a strong religion.|lt's very well structured.
l mean the against-school-prayer,|pro-abortion, anti-nuclear wing.
+So at the moment you don't believe in God?
-No, and l want to. l'm willing to do anything. l'll dye Easter eggs, if it works.


  کشیش : چرا می‌خوای دینت رو به کاتولیک تغییر بدی ؟
 .میکی : خب، چون ... باید چیزی باشه که بهش معتقد باشم و گرنه زندگی بی‌معنی می‌شه
  
می‌فهمم. ولی، چرا تصمیم گرفتی که مذهب کاتولیک رو انتخاب کنی؟

   خب، اول اینکه خیلی دین زیباییه ..قویه و خیلی خوش ساختاره . منظورم، مخالفت با انجام اعمال مذهبی توی مدارس و حمایت از سقط جنین و اقدامات ضد ساختن بمب اتمیه
  
پس درواقع اعتقادی به خدا نداری ؟

  نه، ولی می‌خوام داشته باشم. و می‌خوام هرکاری که ،از دستم برمیاد انجام بدم. حتی اگه لازم باشه واسه عید پاک، تخم‌مرغ رنگ کنم


Hannah and Her Sisters 1986

http://bayanbox.ir/view/7730867661975688362/Hannah-and-Her-Sisters-1986-720p-BrRip-Ganool-30NAMA-105683-2017-02-24-21-15-53.jpg

http://bayanbox.ir/view/3354094704557241821/b25b0914e27e037cb3567a66c565dc23.jpg


+صادق بودن شلدون از روی متوجه نبودنشه..اما چقدر خوب بود اگه میشد همینقدر روراست بود حتی اگه به rude بودن متهم بشی..چه اهمیتی داره



When I was a little kid, my mother told me not to stare into the sun.
So once, when I was six, I did.
The doctors didn't know if my eyes would ever heal.
I was terrified, alone in that darkness.
Slowly, daylight crept in through the bandages and I could see.
But something else had changed inside me..


Pi 1998 - Darren Aronofsky


http://bayanbox.ir/view/4690398844886872794/716ea064c9e07f71c147ff8bf8d05009.jpg


اولین فیلم بلند اکران شده ی آرنوفسکی که جز آثار متوسطش محسوب میشه..داستان یه ریاضیدان نابغه به اسم ماکسیمیلیان کوهن که سعی داره با علم ریاضی به ماهیت خدا پی ببره !

با یک فیلم مریض و اعصاب خردکن مواجه ایم که به هر دری هم میزنه نمیتونه از پس گفتن حرف های بزرگی که نشونشون کرده بر بیاد..اما از نوآوری ها و خلاقیت و متفاوت بودن نگاه آرنوفسکی نمیشه به سادگی عبور کرد..

این فیلم سیاه و سفیده و کارگردان احتمالا قصد نشون دادن جهان از نگاه کوهن رو داشته..جهانی سیاه و سفید و عاری از هر رنگ !

حرف اصلی فیلم شاید این باشه که درک ماهیت حقیقت از حیطه عقل خارجه و باید ایمان داشت تا بهش رسید !

دیالوگی هم که در اول آوردم..نصیحت مادر که زل نزدن به خورشید ( استعاره از حقیقت یا خدا ) میتونه نشان از به دنبال حقیقت نبودن نسل های گذشته و سطحی نگریشون باشه ( یا شاید عاقل تر بودنشون چون در هر صورت نمیشه به جوابی رسید ! ).. کنجکاوی کوهن هم در نهایت به جایی نمیرسه..در پایان فیلم دست از جست و جو برمیداره و با مته مغزش رو سوراخ میکنه و در مقابل دخترک شرقی که ازش جواب یک حاصل ضرب ساده رو میخواد با لبخند و طمانینه پاسخی میده که شاید باید در برابر پرسش های عظیم این دنیا هم به کار بره : نمی دانم !


http://bayanbox.ir/view/545175591354495788/16de6219582cc46fd016192035ce7519.jpg


+و چه پوستر شگفت انگیزی و وحشتناکی.غرق شدن در اسپیرال طلایی ؟



When you're lying,
it's hard to tell a story backwards...
because there's no real memory
of what happened.
Liars rehearse their stories in order.
They don't think to rehearse them backwards...


Lie To Me - S01E01 - Pilot

http://bayanbox.ir/view/4896685968940250496/5b389874d31996046864230360bf2e3a.jpg

اونطور که میگن یکی از راه های تشخیص دروغ اینه که ازش بخوایم داستان رو برعکس تعریف کنه..احتمالا نمیتونه..چون فقط از یه سمت براش تمرین کرده