یک نفر می آید و جوابی را که به یک نفر دیگر داده ای، به تو پس میدهد. تازه می فهمی چه گفته ای.
- ۱ نظر
- ۰۶ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۳
یک نفر می آید و جوابی را که به یک نفر دیگر داده ای، به تو پس میدهد. تازه می فهمی چه گفته ای.
شما اینطوری هستید که " مسافر کناریتون پیاده شه پنجره ای گیر بیاورید و باقی مسیر را بگریید ؟ "
من در به در دنبال تکیه گاهم بخوابم =))
نمیدونم واقعا فایده ی خونه تکونی و تمیز کردن و اینا چیه وقتی همه دوباره قراره کثیف بشن..
شاید اگه امروز فقط ده دقیقه بیشتر سر کلاس حل تمرین نمیموندم و به خاطر همین پونزده دقیقه دیرتر به کارگاه نمیرسیدم هیچ کدوم از اتفاق های بعدش اونطور که قرار بود بیافته نمی افتاد و من الان..
شاید اگه استاد حل تمرین بهم نمیگفت که برم پای تخته و اون سوالو حل کنم..شاید اگه دور روز پیش آخر کلاس اون مسئله رو ازش نمیپرسیدم تا امروز مجبورم کنه حلش کنم..شاید اگه آخرین امتحان ترم قبل جور دیگه ای میدادم، شاید..شاید..شاید... همه چیز جور دیگه ای اتفاق می افتاد و من الان...
من به نشونه ها اعتقاد ندارم اما به اتفاقات چرا..بزرگترین اتفاق امروز بهم فهموند تا به حال همه چیز در ذهن من اتفاق افتاده و من چیزی از دنیای واقعی نفهمیدم، اما خوبی زندگی اینه که بدون دونستن یا ندونستن من هم جریان داره و مهم تر از همه اینکه من برخلاف دیشب و تمام شب های قبل خوبم، خیلی خوب..