دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

رنج، نه به مثابه موهبت

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ

 

رنج، هیچگاه، یک موهبت نبوده است. اما هنگامی که ناچار به تجربه‌ی آن می‌شوی، بهتر است آن را به رویدادی مفیدتر بدل کنی.

در ابتدا، خواه‌ناخواه، می‌کوشی با ساختن معنایی برای آن، قابل تحمل‌ترش سازی. این می‌تواند به تو کمک کند تا با روحیه و ذهنیتی قوی‌تر با این شرایط مواجه شوی. اما از سوی دیگر بسیار مهم است که در دام لذت از ریاضت و معنابخشی ذاتی به درد، و در نهایت هم‌آغوشی همیشگی با هیولای رنج‌طلبی نیفتی.

پس از آن، لازم است احساسات خود را، که می‌تواند غم، درد، سنگینی، افسردگی و تنهایی باشد، به درستی و به تمامی تجربه کنی. به جای انکار و دوری‌گزینی از این احساسات، آن‌ها را عمیقاً لمس کنی. اما نکته‌ی مهم دیگر هم این است که در رویارویی با این اتفاقات رنج‌آلود، صرفاً و تماماً تسلیم احساسات خود نشوی. یعنی در درازمدت، تنها به غمگین و درهم شکسته بودن و اندوهگین و شاکی ماندن، بسنده نکنی. و این را به سبک زندگی خودت بدل نکنی.

بسیاری از افراد، پس از تجربه‌ی رنج‌ها، ناراحتی‌ها و شکست‌ها، به جای پذیرش احساسات ناخوشایند، و یافتن ریشه و سبب این رنج‌ها، به بیراهه می‌روند. برای مثال، به ستایش تنهایی و مذمت بودن با دیگران می‌پردازند.

تلاش‌های افراطی و کورکورانه، سعی بر اثبات خود به همه، انتخاب‌های شتاب‌زده و نسنجیده (و گاه از سر لجبازی)، جنگ با دشمن فرضی، به رخ کشیدن دستاوردها، و تغییرات ناگهانی و بی‌پشتوانه، از بیراهه‌های رایج در این موقعیت‌ها هستند.

اما شاید به جای تمامی آن اشتباهات، باید بکوشی آگاهانه و بسیار تدریجی بر توانایی‌ها و مهارت‌های خود بیفزایی. و این کار تنها با گفتگوهای عمیق، معاشرت‌های مفید، گذراندن دوره‌های مناسب و مطالعه و یادگیری هدفمند میسر می‌شود.

رنج، اغلب، انتخاب ما نیست، اما رخ می‌دهد و آثار و زخم‌هایش بر جای می‌گذارد. یادگیری از رنج‌ها، و توانمندتر شدن پس از تجربه‌های رنج‌آور، بدون این توهم که لازم و مفید و حتی یک موهبت بوده‌اند، وظیفه‌ی اصلی ما در این رویارویی سهمگین است.

  • موافقین ۶ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۳)

چه حس عجیبی.

خوش برگشتی

پاسخ:
ممنونم، سرمه.

این مطلبِ مفیدتون، منو یاد کتاب "انسان در جستجوی معنا" اثر "ویکتور فرانکل" انداخت.

پاسخ:
خوشحالم مفید بود.

سلام! خیلی برام جالب بود بعد از این همه سال پستت رو تو وبلاگ دیدم. خوش برگشتی.

پاسخ:
سلام پیمان جان! ممنونم ازت و خیلی خوشحالم که کامنتت رو می‌بینم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی