دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

You don't want me to be honest

دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۱:۰۳ ق.ظ

خیلی وقت‌ها نمی‌دانیم چرا ناراحت و افسرده و غمگین و ناراضی هستیم. دلیلش اما می‌تواند ساده باشد، سرکوب خواسته‌ها و دغدغه‌ها و امیال‌مان تا آنجا که خودمان هم در ظاهر فراموش کنیم واقعا چه می‌خواستیم و هم‌اکنون جای چه چیزهایی (یا حداقل "امکان" چه چیزهایی) در زندگی‌مان خالی‌ست.

در اپیزود نهم فصل اول سریال The Leftovers است که لوری مشاجره‌ای را با همسرش کوین آغاز می‌کند که به خاطر نگفتن دو حقیقت است‌. اول اینکه پسرشان چه کرده است و دوم اینکه چرا سیگار کشیدنش را پنهان می‌کند.

به نظرم روابط تنها تا جایی زیبا هستند که هیچ بازخواست و انتظار و مسئولیتی وجود نداشته باشد. در بهترین روابط ممکن است نود و نه انتظار ما دقیقا همان چیزهایی باشد که طرف مقابل خودش هم برای خودش می‌خواهد. اما همان یک دانه انتظاری که خواسته او نیست و خواسته‌ی ماست همه چیز را خراب می‌کند. و دروغ‌ها و نارضایتی‌های پنهان از همینجا شروع می‌شود. از همین تظاهر و فداکاری زیبایی که هیچوقت نمی‌تواند رنگ‌ و روی خواسته‌های واقعی‌مان را بگیرد.

مشکل اینجاست که این طبیعی‌ست که ما از هم انتظار و خواسته و طلب مسئولیت داشته باشیم و اصلا بدون این ها رابطه‌ای شکل نمی‌گیرد و پیش نمی‌رود اما...

خب همیشه همین "اما..." هست که کار را خراب می‌کند و نشان می‌دهد که تضادهایی در این دنیا وجود دارد که خوشبختی و هم‌سازی را غیرممکن می‌کند.

بخشی از خواسته‌های من مورد رضایت تو نیست. بخشی از خواسته‌های تو هم مورد رضایت من نیست. تفاهمی وجود ندارد. تنها پنهان کردن و پنهان ماندن...تا جاییکه نارضایتی‌ها آشکار می‌شوند و تبدیل به فریاد می‌شوند بر سر همدیگر. آوار می‌شوند بر سر همدیگر. دقیقا همانجایی که کوین (احتمالا) به حق فریاد می‌زند F**k you Laurie.




+ Laurie: Did you just smoke?
- Kevin: What?

+ You smell like cigarettes.
I mean, I don't really care. You're the one that wanted to quit.
Just be honest, this time.

- "This time"?

+ Tommy told me about Michael.
- So what? You're angry because I didn't say something?

+ Why didn't you?
- Because it's not my fucking place.

+ What is your place, Kevin? Is it here?
Be honest.
- You don't want me to be honest.

+ Yes, I do.
- Okay, um...I smoked...and I don't want a dog.

+ Why didn't you just tell me?
- Because you wanted it.

 

 

  • موافقین ۱۳ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۱:۰۳ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۴)

  • رنگ های روغنی
  • واقعا تحمل ناراحتی کار سختیه

  • کلسیم کربنات
  • اهمیت ندادن به خودمون کار غلطیه

    به نظر میاد فیلم قشنگی باشه باید دید تا بشه دربارش همفکری کرد یا نظر داد 
    ممنون بابت بلاگ خوبتون
     


     

    <html>
    <body>

    <p>این سایت به من خیلی کمک کرده</p>

    <blockquote cite="http://www.pouyavision.com">
    <a href="https://pouyavision.com/product/socralose/">درباره سوکرآلوز</a>
    </blockquote>

    </body>
    </html>

  • رویای نیمه شب پاییز
  • تفاهم هم مثل خوشبختی‌ست؛ وجود ندارد!

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی