عقل معاش (۱)
داشتیم با پدرم درباره اوضاع بد اقتصادی در این روزها (و این سالها) حرف میزدیم که گفت: "اشکالی نداره، اگر مجبور باشیم کمتر مصرف میکنیم."
من فکر میکنم طرز نگاه آدمها به دنیا و مشکلاتشان شکل زندگیشان را مشخص میکند. مثلا در همین مورد یکی تصمیم میگیرد سفرهاش را کوچکتر کند و دیگری برای بدست آوردن پول بیشتر و جلو زدن از تورم تلاش میکند. باورکردنی نیست که با تفاوت همین یک نگرش چقدر سطح زندگی دونفر میتواند با هم فاصله داشته باشد.
در سلسله پستهای عقل معاش سعی میکنم طرز نگرش خودم را پیدا و تمرین کنم و اگر ممکن بود از ایدههای دیگران هم استفاده کنم. به یک اقتصاد مقاومتی منطقی و غیر ایدئولوژیک فکر میکنم که سپری در برابر سیاستهای خارجی و مخصوصا داخلی سیاستمداران عزیزمان باشد.
اولین نکته هم شاید همین باشد. اینکه میتوانی از ایدههای بد هم چیزهای خوبی دربیاوری. مثلا کوچک کردن سفره تنها در صورتی خوب است که به اراده خودت انجام شود. و البته که مابقی سفره صرف سرمایهگذاری برای منافع آتی بلندمدت شود.
اما در هر صورت بهتر است تمرکز اصلی روی نگرش دوم گذاشته شود. اینکه باید هرماه بیشتر از ماه قبل دربیاوری و چه در درآمد حاصل از کار و چه در سرمایهگذاری از تورم پیشی بگیری. آن وقت میتوانی بگویی سود کردهای و چیزی روی چیزی گذاشتهای. در غیر این صورت و در بهترین حالت تنها ارزش سرمایهات را حفظ کردهای که البته بد نیست اما فایدهای هم ندارد و سطح زندگیات را ثابت نگه میدارد.
- يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۴۲ ب.ظ
بله. به شرطی که راهش را پیدا بکند. راه درستش را...