دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

تاثیر آخرین اطلاعات...

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۴۶ ب.ظ


نگاهی به گذشته داشتن و تحت تاثیر آخرین اتفاق و وضعیت نبودن کار آسانی نیست و بدون توجه دائمی بسیار کم اتفاق می افتد. وقتی این حرف تکراری را لمس کردم که برای آدمهای مختلف کامنت های بلند مینوشتم و سوالاتی میپرسیدم و جالب بود که بیشتر آن ها فقط به حرفها و سوالاتی که در انتهای متن نوشته شده بود جواب میدادند!

همینطور بیشتر آدمها برای انتخاب شکل رفتار کردن با تو پیشینه ای که از تو در ذهن دارند را به صورت یک پکیج کامل در نظر نمیگیرند و مطابق با آخرین کاری که انجام داده ای با تو برخورد میکنند. برای امتحان این موضوع کافی ست به کسی بعد از ده جمله ی خوشایند یک جمله ناخوشایند بگویید و تماشا کنید که چگونه احساس مثبتش نسبت به شما خراب میشود. مهم نیست ده جمله ی اولتان تا چه اندازه خوب اند، آنها تنها به جمله ی آخرتان خیره می مانند.

رها شدن از احساس اولیه که (بعد از مواجه شدن با آخرین برخورد) به آدم دست میدهد و امکان درست دیدن و شنیدن یا دوباره خواندن و توجه به جزئیات و قیدهایی که بار اول درست به چشم نیامده اند و همینطور تماشا کردن و در نظر گرفتن حال و گذشته (و حتی آینده مشترک پیش رو) به صورت یک بسته کامل (نه جز به جز ) کار آسانی نیست و مراقبت همیشگی میطلبد.

فرض کنید یک رستوران خوش نام در شهرتان وجود دارد. یکی از دوستانتان شبی برای خوردن شام به آنجا میرود و درست بعد از بیرون آمدن از آنجا حالش بد و راهی بیمارستان میشود. شما این خبر را شنیده اید و روز بعد از آن خیابان رد میشوید. اگر بخواهید نهار بخورید به آنجا میروید؟

یا تصور کنید قرار است یک تلفن همراه بخرید. بعد از پرس و جوی فراوان و زیر و رو کردن سایت های مختلف و خواندن  نقدها و کامنت ها با اطمینان نسبی یک گزینه را در نظر میگیرید و بعد به یک فروشگاه میروید تا خریدتان را انجام دهید. زمانی که منتظر رسیدن نوبتتان هستید با یکی دیگر از مشتری ها راجع به انتخابتان حرف میزنید. احتمالا یک تجربه تلخ از آن برند و بدگویی های همان یک نفر کافی نیست که شما از بیخ و بن به انتخابتان شک کنید؟

کارکرد ذهن در ارزش دادن به جدیدترین اطلاعات و پر رنگ کردن آخرین احساسات و تاثیر تمام این ها بر روی تصمیمات ما شگفت انگیز است. و خب در بسیاری از موارد گمراه کننده.


  • موافقین ۶ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۴۶ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۵)

به نظرت ممکنه کارکرد تکاملی داشته باشه؟
پاسخ:
به نظرم آره داره...
  • فاطمه سروری
  • خیلی تفاوت داره.
    بخشی از ارتباطات ما هست که دیگه به بدقلقی های کوچیک و بدخلقی هایی که گاهی پیش میاد یا اختلاف نظرهای کوچیک دیگه توجهی نداریم؛ چون احساس امنیت داره اون ارتباط .
    حتی خیلی توضیح نمیدیم توجیه نمیکنیم میدونیم حل شده ست

  • فاطمه سروری
  • سلام
    داریم درباره ی اکثریت ناآشنا حرف میزنیم یا اقلیتی که میشناسیم و با اونها ارتباط مداوم و عمیق داریم؟
    پاسخ:
    آنچنان تفاوتی وجود نداره..
    عرضم به حضورتان که::
    همینطوره برای آدما هم. اگه قبل از دیدن کسی که تا حالا ندیدیم کلی ازش بد بشنویم ناخوداگاه روی رفتارامون با اون فرد تاثیر میزراه
    صدها کامنت و نقد می‌خونیم. بیشترشون از خوبی‌ها و مزایای انتخابمون حرف می‌زنن و فقط یکی دو نفر از یه خاطره‌ی بد می‌گن. با تجربه می‌گم بیشتر به نیمه‌ی خالی نگاه می‌کنیم و رو اون مانور می‌دیم.

    فاکتور اثر گذاری بیشتر نظر و تجربه‌ی بد رو درنظر نگرفتین گویا. اگه به یه نفر 10 جمله‌ی ناخوش‌آیند بگیم و آخرش یه عبارت دل‌خوش‌کننده، احتمال خیلی زیادی داره که هنوزم از دستمون ناراحت بمونه. تو مثال خود من هم در اصل یادآوری و تاثیرپذیری مهم نیست کامنت‌‌های بد کجا و کِی خونده بشه. مهم مثبت یا منفی بودن نظره. نیست؟
    پاسخ:
    درست میگی ...راستش پیش فرض من هم بازتاب و بازخورد منفی بود...انگار زیاد روی زمان دریافت مانور دادم...هرچند هر دوتا فاکتور اهمیت دارند...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی