بدون حافظه ما هیچ نیستیم
فیلم های زیادی حول سوژه از دست دادن حافظه ساخته شده است (چه در اثر یک
حادثه اتفاق افتاده باشد و چه در اثر بیماری آلزایمر) و من چند تایی از
آنها را دیده ام. اما میتوانم با اطمینان بگویم تا به حال هیچ کدام به
اندازه Away from Her ساخته ی Sarah Polley به دلم ننشسته اند.
داستان
فیلم ساده و سر راست است. زنی به نام فیونا (که نقش آن را جولی کریستی به
شکل حیرت انگیزی خوب بازی میکند) مبتلا به آلزایمر می
شود. همسرش به خاطر عواقب این بیماری و به خواست خود فیونا مجبور می شود
او را به آسایشگاه بسپارد. از قوانین آسایشگاه یکی آن است که آنها حق
ندارند تا یک ماه با هم ملاقات کنند. مرد به سختی این شرط را میپذیرد و پس
از یک ماه سخت با اشتیاق به آسایشگاه برمیگردد تا همسرش را ببیند اما فیونا
نه تنها همه چیز را در مورد او از خاطر برده است که مهر و محبتش را معطوف
به یکی دیگر از بیماران آسایشگاه کرده است...
در نگاه اول یک زوج دوست داشتنی را میبینیم که انگار راهی طولانی را کنار هم پیموده اند و همدیگر را به شدت دوست دارند. جلوتر که میرویم اما همه چیز روشن تر میشود. در یک طرف مردی را میبینیم که همسرش را دوست دارد. اما انگار این دوست داشتن بیشتر از آن که از سر عشق باشد از روی عادت است. این را چندین بار از خلال تعریف خاطره ی خواستگاری اش از فیونا میشنویم: "بدجوری بهش عادت کرده بودم"...و در طرف دیگر زنی را می یابیم که انگار هیچوقت آنگونه که دوست داشته، دوست داشته نشده است. در یک نقطه از فیلم فیونا از گرنت در مورد ظاهرش میپرسد. شوهرش میگوید: همونطوری که همیشه بودی. مصمم و مبهم؛ شیرین و استوار. و فیونا با خودش زیر لب میگوید: "این جوریه که بنظر میام؟"
فیلم که اقتباسی از داستان “The Bear Came Over the Mountain” نوشته ی نویسنده سرشناس کانادایی «آلیس مونرو» است، نمایش زیبایی در مورد پیچیدگی زندگی و روابط انسانی ست. و بیشتر از تمام اینها یادآور نقش بزرگ حافظه در تمامی بخش های زندگی.
بونوئل جایی نوشته است: «آدم تا حافظهاش، گیریم بخشی از حافظهاش را از دست ندهد
نمیفهمد که آنچه سراسر زندگی را میسازد حافظه است... بدون حافظه ما هیچ
نیستیم.»
- يكشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۵۰ ب.ظ