دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

هیچ ارزشی واقعی نیست...

سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ق.ظ


همیشه ما یک طرف ماجراییم و سمت دیگر انسان کامل ایستاده است و فاصله ای در این میان که پر از رنج است. این انسان کامل برای ما، گاهی تصوریست از انسانی که از دنیا فراتر رفته و حتی بر قوانینش حاکم شده است همانطور که از معجزات و کرامات،کتابهایمان پر است. و گاهی یک انسان معمولی است که در همین جهان و تابع قوانین لاینحلش زندگی میکند اما بشیوه ای درست.
زمانی که از انسان کامل اولی دل بِبُری به این انسان کامل دومی دل میبندی. ازسورئالیسم عرفانی دور میشوی و خود را رئالیست فرض میکنی.

اما هنجارهای انسان واقعی چیست؟ به زودی میفهمی این هنجارها یا تابع فرد است که در این صورت نسبی و غیر واقعی و در مورد هر شخص، متفاوت است. و یا تابع جامعه، که باز هم در هر جامعه و حتی هر جمعی ارزشهای متفاوتی میبینی.

اینجاست که انسان کاملت را گم میکنی. میفهمی رنج بیهوده برده ای، هیچ ارزشی واقعی نیست تا با آن سنجیده شوی. انگار در آزمونی بارها و بارها شکست خورده ای که هرگز وجود نداشته است.

برای زندگی اجتماعی شاید همین بس است که به چند فرمان از آن ده فرمان موسی عمل کنی . مثلاً قتل نکنی، دزدی نکنی و به زن و پول و الاغ همسایه چشم ندوزی!

اما نکند روزی جامعه ای را ببینی که برایت آشکار میکند حتی این چند فرمان نیز پوچ بوده است!

جایی که باید به خود بگویی آسوده باش که در آسمان و زمین آزمونی نیست.


  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۴)

  • احمدرضا نجفی پور
  • عجب... اونوقت بدون ارزش، چی بر سر زندگی میاد؟
    پاسخ:
    ساده تر میشه..
  • ف.ع ‏ ‏‏ ‏
  • ستل نوتون مبارک :))
    پاسخ:
    سال نو شما هم مبارک :)
  • هالی هیمنه
  • من می‌بینم که درست توی همین آخرین جمله گیر کرده‌ام. حتّی اگر باشد هم، نمی‌دانم چرا دیگر برایم اهمیتی ندارد! البته این آدم کنونی درست صدوهشتاد درجه با منِ گذشته‌ام فرق کرده است و وقتی چنین فاصله‌ای را می‌بینم و چنین تغییرات گسترده‌ای را، پیش خودم می‌گویم که شاید این من هم تغییر کند و فاصلۀ زیادی از حالا بگیرد.
    پاسخ:
    به احتمال زیاد هم همین اتفاق می افته..مهم ترین ارزش های آدم هم در طول چند سال دستخوش تغییر میشه...مخصوصا برای یک جستجوگر ...
    ذات آدم ها چیست ؟
    اینکه یک کتاب را دستور العمل خود قرار دهی و به قوانین اش وفادار بمانی و زجر بکشی و در فلاکت بمیری در این هیچ خوشی نیست ولی جاده ای باز میشود از تاثیرات خوبی که روی افراد گذاشته ای اخلاق نیکویت زندگی را به فلانی بخشید یا انصاف اقتصادیت فلان زندگی را نجات داد اینها کجا میروند چه میشود نمیتوان انکار کرد که برخی کارهایی کرده اند که زنجیره آن تا الان ادامه دارداین چیست ؟
    پاسخ:
    من اعتقادی به چرخه و بازگشت و این چیزها ندارم....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی