افول
چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۲۸ ب.ظ
گاهی پیش میاد به آدمهایی که در گذشته میشناختیم بر میخوریم و از فاصله ی تصویری که از وضعیتشون در آینده داشتیم و کیفیتی که الان میبینیم جا میخوریم. راستش من وقت هر رو به رویی به این شکل یاد اون دیالوگ می افتم.
یه جایی از فیلم کوتاه همین یک ساعت پیش هست که شهاب حسینی با ریشخند به یکی از عکسایی که نگار جواهریان گرفته نگاه میکنه و میگه: "بعدش هم...تو از وقتی با اون آشنا شدی..سلیقه عکاسیت...اینقدر...افووول کرده واقعاً؟"
دیروز بعد از مدت ها خیلی اتفاقی به وبلاگ یکی از آدمهایی که در گذشته میشناختم رسیدم و وقتی نوشته هاش رو خوندم فقط به این فکر کردم که " چی میتونست باشه و چی شد."
صفحه رو بستم.- چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۲۸ ب.ظ
۲. یادِ این متن افتادم:
بعضی وقت ها به دستهایم نگاه میکنم و فکر میکنم میتوانستم پیانیست بزرگی بشوم یا یک چیزِ دیگر.
ولی دست هایم چکار کرده اند؟
یک جایم را خارانده اند، چک نوشتند، بند کفش بستند، سیفون کشیده اند و غیره.
دستهایم را حرام کرده ام؛ همین طور ذهنم را !
۳. گاهی میشه قبل از دوران افول آدمها بزنیم رو شونه شون بهشون یادآوری کنیم چه طور به نظر میرسن ؛ این شاید کمک کنه آدمها سطحشون رو پایین نیارن.