هر جور دیگه ای..
جمعه, ۸ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ ق.ظ
از جایی که یادمه مادرم هر روز عصر بهم یه لیوان شیر سرد داده. چرا گرم نیست؟ چرا شیر؟ چرا بهم آب نارگیل یا شربت انبه نمیده؟
یک
بار ازش پرسیدم. گفت همه بچه های هم سن تو شیر میخورن. یک بار هم موقع شام
به خاطر اینکه آرنجم رو گذاشته بودم روی میز دعوام کرد. پرسیدم “چرا؟”
گفت” کار زشتیه”. گفتم” به کی برمیخوره؟ به تو؟ چرا؟” دستپاچه شد و وقتی
داشتم میرفتم بخوابم - چون ساعت هفت شب وقت خواب بچه های زیر هفت ساله.
فهمیدم کورکورانه از دستورات زنی پیروی میکنم که خودش کورکورانه از شایعه
ها پیروی میکنه. فکر کردم: شاید همه چیز نباید این طوری باشه. شاید بتونن
یه جور دیگه باشن. هر جور دیگه.
+جزء از کل | استیو تولتز | پیمان خاکسار | 656 صفحه
- جمعه, ۸ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ ق.ظ
شکل تربیتی و پرورشی اغلب ما هم طوری بوده که زود این موضوع رو متوجه نمیشیم.