دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

چرا باید اهمیت بدیم که کسی بهمون اهمیت میده؟

پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ب.ظ


مهسا: خسرو تو فیس بوک هزار تا دوست داره...
منوچهر: هزار تا؟ مگه می شه؟!
کاوه: مجازی ان. دوستای واقعی نیستن که. اینا اگه بمیری هم نمیان سراغتو بگیرن.
مهسا: حالا دوستای واقعی سراغتو می گیرن؟!

+احتمال باران اسیدی - بهتاش صناعی ها

+ (دو سه روز پیش اینستاگرامم را بستم، این اواخر با اینکه کمتر عکس میگذاشتم بیشتر وقتم را میگرفت چون افتاده بودم به خزعبل بینی..دیدم حریف وسوسه تماشا کردن اراجیف و چرندیات زرد و چیپ و چپ و چل نمیشوم خودم را تنبیه کردم ..از دو هزار فالوور تا این لحظه حتی یک نفر هم متوجه نشده و این دقیقا آیینه ی تمام نمای فضای مجازی ست..

در این جهان، توهم خنده داری ست اگر فکر کنیم که یک عالم دوست و رفیق داریم و برای صدها نفر مهم است وجود و حضورمان... )

تا اینجا یادداشت محسن باقرلو رو خوندید در مورد تجربه ترک یکی از شبکه های اجتماعی..حرف اصلی که درست به نظر میرسه اما همونطور که در خلال یکی از دیالوگ های فیلم باران اسیدی گفته شده، در این مورد تفاوت اساسی بین محیط آنلاین و دنیای واقعی وجود نداره. در بیشتر ارتباطات، ما وقتی از جلوی چشم آدمهایی که میشناسیم (یا حتی دوست صداشون میکنیم) ناپدید میشیم، تا برخورد بعدی از دنیاشون هم محو میشیم. برای مطمئن شدن از این موضوع کافیه از یک دوست، همکار یا همکلاسی بخواید یک کار معمولی و بی زحمت براتون انجام بده. اون با روی خوش موافقت میکنه اما بسیار بعیده که بدون یادآوری دوباره اون کارو براتون انجام بده...و در صورت پرسش خیلی ساده خواهد گفت که فراموش کرده.

واقعیت اینه آدم ها امروز به زور نوتیفیکیشن ها و بالا اومدن از طریق آپدیت شبکه های اجتماعی یاد هم می افتند یا خودشون رو یاد همدیگه میندازند! (البته استثنائاتی هم یافت میشه در این بین، آدمهای عزیز و مهربونی که باید قدرشون رو دونست، هرچند بسیار نایاب اند...)

به طور کلی نمیدونم این میل که کسی بدون دلیل سراغمونو بگیره یا بهمون اهمیت بده از کجا میاد..برای بیشتر آدمها واقعاً فقط وجود یه احساس یا یه خبر گرفتن خشک و خالی هم کافیه.. (برای بعضی آدمها ثابت کردن این موضوع و انجام فعالیت هایی که نشون دهنده این احساسند مهمتره..)

اگه این اهمیت دادن به شکل ساده تر کردن واقعی و عملی زندگی ما از طریق کمک های ملموس باشه، خب قابل درکه..اما من واقعاً تا به حال کمکی از آدمهای اطرافم ندیدم که در این جهت باشه، شکل معامله نداشته باشه و انتظار بزرگتری در پشتش نباشه..برای همین خلاص شدن از این نیازو یه قدم مثبت میدونم..

یعنی بهتره به جای اینکه از این که دوستانمون سراغی از ما نمیگیرند ناله کنیم، یا نه، یک قدم بزرگتر برداریم و با تغییر دادن همون آدمها یا تلاش برای پیدا کردن آدم های تازه ای که بهمون اهمیت میدن سعی کنیم این نیازو ارضا کنیم، تلاش کنیم از شر این نیاز و انتظار بیهوده خلاص بشیم. راه آسونی نیست اما مطمئنه..


  • موافقین ۶ مخالفین ۱
  • پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۵)

بهت تبریک می‌گم. قدرش رو بدون
پاسخ:
میدونم :)
امیدوارم تو هم پیداش کنی...
برای انسان، بودن فقط یه نفر که براش بیارزیم به همه دوستای معمولی دهن پرکن می‌ارزه. گول تعداد رو نباید بخوریم. از پیداکردنش هم نباید ناامید بشیم
پاسخ:
من خیلی خوش شانسم که پیداش کردم...
همین چند وقته پیش بسیار درگیر همین موضوع بودم و این مسیری که در متن ذکر شده بود رو طی کردم.
بسیار خوشحالم الان
  • فاطمه سروری
  • کاملا درست فرمودین؛ زیاده خواه شدیم و روابط نزدیک دیگه کافی نیستند.
    وقتی هزینه تعمیر از تعویض بیشتره و چون آدمها رو شبیه وسایل در خدمت خودمون می بینیم به محض اینکه روابط بیمار میشن و خدمت مورد نظرمون رو از رابطه مذکور دریافت نمیکنیم ؛ اون آدم رو با یک مدل به روز تر و بی نقص تر جایگزین میکنیم. آخرش هم ناامیدی و نارضایتی وجودمون رو پر میکنه که پس آرامش کجاست؟دوست داشتن چرا وجود نداره!
    وقتی من یکی رو دوست دارم و رابطه رضایت بخشی داریم وقت نمیذارم پشت تریبون اینستا بهش بگم دوستت دارم؛ به جای این کار مستقیما برای دوست داشتنش وقت میذارم.
    ما فریب قربون صدقه های پشت تریبون خوردیم و فکر میکنیم نیاز داریم یکی از پشت تریبون قربون صدقه ما هم بره چون لیاقتش رو داریم! کاملا مهندسی شده سرباز معیارهای فکری دیگرانیم.

    پاسخ:
    هزینه تعمیر رو بیشتر از تعویض میبینم چون جلوی پامون رو نگاه میکنیم فقط...زمانی که برای بهبود یا تعمیر میگذاریم در نهایت روی هم جمع میشن و حتی با یه نگاه اقتصادی هم این یه سرمایه گذاری بزرگه..صمیمیت محصول زمان و زمان قیمتی نداره...

    در مورد قربون صدقه های پشت تریبون هم باهاتون موافقم..برای من قشنگ ترش همونه که آقای ابتهاج میگن...نشود فاش کسی آنچه میان من و توست...
  • فاطمه سروری
  • به نظرم ربطی به جهان مجازی نداره. ما بخشی از فامیل رو که اتفاقا زیادن در ختم و عروسی می بینیم و روابط سطحی داریم با هم . ما منظورم همه ما است.
    این بخش فامیل همون فالوور های جهان امروزن.یا پبامهایی که با استیکر جواب میدیم. یه جواب از پیش آماده شده و سریع.مثل جملات تکراری احوالپرسی ها.
    اما بخش دیگه ای هم وجود دارن که انگشت شمارن که عروسی براشون از ۷ شب شروع نمیشه؛ مثلا از صبح مراسم در حال کمک و همکاری هستن یا ختم براشون دو ساعت نیست؛ قبل و بعد داره.
    این ها همونهایی هستن که وقتی تلگرام آنلاین نشیم پیام نمیفرستن. تماس میگیرن یا میان پیشمون مچ دستمون رو فشار میدن می پرسن چی شده؟
    نسل ما طبقه بندی روابط رو بلد نیستیم شاید وگرنه این شکل روابط ( آدمهای زیاد و دور و روابط سطحی و آدمهای کم و نزدیک و روابط عمیق) همیشه بوده و هیچ کدوم ازین دو گروه بودنشون منافاتی با هم نداره .
    پاسخ:
    آره منم گفتم ربطی نداره... تفاوت اساسی بین محیط آنلاین و دنیای واقعی وجود نداره..

    خیلی خوب گفتید...تفکیک و طبقه بندی روابط...
    به نظرم یه بخشیش هم برای زیاده خواه شدن باشه..یعنی دیگه اون روابط نزدیک ( که خیلی وقتها دیگه وجود هم نداره) کافی نیستند...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی