وقتی برای مراقبت از خودت به دیگری ضربه میزنی..
جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۲۶ ب.ظ
اشتباه میکردم. حتی در صمیمی ترین رابطه ها هم اختلاف خواسته های غیرقابل مذاکره ای وجود داره. همه چیز قابل گفتگو و حل نیست. هر خواسته ای لزوماً یه انتخاب ذهنی قابل کنترل نیست.
هرخواسته میتونه یه احساس قوی یا یه نیاز غیرقابل انکار باشه.
با هر اختلافی نمیشه کنار اومد. این سرآغاز آشکار شدن فاصله هاست..
- جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۲۶ ب.ظ
ورود به بخش اختلافات سخت نوید بخشه به نظرم؛ نویدِ اینکه رابطه داره عمیق میشه .
اما خیلی روتین و معمول هست اینکه به چالش هایی نظیر این بربخوریم که انجام شدن خواسته ی ما رضایت فرد مقابل رو تامین نکنه یا برعکس؛
از این سخت تر وقتی هست که موردی برای ما لذت آفرین هست و برای همراهمون نفرت انگیز و خوب ما قراره انتخاب های مشترکی داشته باشیم.
از دیروز درباره خیلی از اختلافات غیرقابل حل که پشت سر گذاشتم حرفهای شما رو شخصی سازی کردم.
چیزی که باعث فاصله میشه گفتگو درباره اختلافات نیست، پافشاری روی گفتگو هست درباره مورد خاصی که باعث شده من نوعی و همراهم روبه روی هم قرار بگیریم درباره اون بحث خاص.
راستش نمیدونم درست ترین چیه اما راه حلی که من پیدا کردم در چنبن شرایطی این بوده که فلاش بک زدم به قبل از اختلاف، دستشو گرفتم و یادآوری کردم ما همون آدمهای قبلیم؛ چون رابطه باید سیال باشه و قرار نیست با اختلافات منهدم بشه.
خوب وقتی دیگه درباره اون موضوع حرف نمیزنیم پس چه جوری اختلاف حل بشه؟ وقتی پای یه موضوع مهم در میان هست.
به طرف مقابل و خودمون وقت میدیم و کم کم بدون گفتگوی مستقیم با تعامل حلش میکنیم.
دیدین بچه ها از روی تاب در حال حرکت میپرن بغل یه بزرگتر که روبه روشون آغوش باز کرده؟ خیلی خطرناکه اما چون احساس امنیت میکنن این کارو میکنن.
احساس امنیت عاطفی باعث میشه طرف مقابلمون وقتی قاطعانه مخالف چیزی هست کم کم بپذیره کنار ما تجربه کنه و بپذیره؛ چیزی رو تحمیل نمیکنیم. خودش راغب میشه تجربه کنه و ما همراهیش میکنیم و بهش اطمینان میدیم مجبور نیست تحمل کنه و حتی اگر موافق نباشه کنارش هستیم و ما هستیم که به احترام خواست طرف مقابلمون صبر میکنیم. اینها محصول تحلیل روابط دیگران و همفکری با مشاور و تجربیات شخصی خودم بود.
کامنتهای دوستان رو خوندم؛ ممنون از خانوم سوگند برای تمام آنچه به ما یاد دادن:)