شناخت آدمها در معرکه ی بازی..
امروز فرصت ما برای شناخت دیگران کمتر از گذشته است. آدم ها محتاط تر شده اند و هر روز ماهرانه تر نقاب هایشان روی چهره میگذارند.
اما هنوز هم معدود روزنه هایی وجود دارند که میتوانیم از میان آنها به تماشای نمایی از شخصیت انسانها بنشینیم. این فرصت برای من از میان بازی های گروهی که گهگداری میان خانواده و آشنایان و دوستانم شکل میگیرد به وجود می آید. مسابقه هایی که در پایان آن برنده و بازنده ای وجود دارد از آن معدود موقعیت هایی ست که میتواند به ما در شناخت بهتر خودمان و آدم های دیگر کمک کند. هنوز میل شدید به پیروزی و ثابت کردن اینکه بهتر، قوی تر یا باهوش تر از دیگرانیم در ما زنده است. آدمها دوست دارند برنده باشند. اغلب آنها؟ به هرشکل و قیمتی..
برای همین است که در لحظات حساس منتهی به پیروزی یا شکست بازی های حتی دوستانه، نقاب ها کنار میرود و هیولای درون به بیرون کشیده میشود. آدمها اینجا بیشتر از هر موقعیت دوستانه دیگری هیجان زده میشوند؛ با حالتی عصبی سرهم داد میکشند، همدیگر را به حق یا ناحق به فریب یا تقلب متهم میکنند، کلمات زشت جدیدی را از اعماق ذهنشان بیرون میشکند، به هم گروهی شان نسبت احمق و خنگ میدهند، با رقیبشان مشغول بحث و درگیری های لفظی بچگانه که از شخصیت شان دور به نظر میرسد میشوند و هر کاری میکنند که در پایان طرف بازنده ی میدان نباشند..تمام این لحظات از معرکه ترین فرصت ها برای تماشای آدمها بیرون از نقاب ها و نقشهایشان است..و برای کسانی که به خودشناسی علاقه دارند یک آینه تمام قد برای شناخت خود.
- چهارشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۳۲ ب.ظ
سلام
چیزی که می نویسم احتمالا ربطی به این بحث نداشته باشه ولی دوست دارم بنویسم.
شنیدم آیت الله بهجت تو حوزه دین همیشه سفارش میکرده برا خدا ریا کنید. شاید ریا معادل دینی نقاب باشه. برا خدا ریا کن ولی برا مردم نه. با مثال می نویسم. دین میگه سعی کنین کمک هاتون مخفیانه باشه چون برا شما بهتره. یکی از دلایل این توصیه اینه که عزت نفس انسانها حفظ بشه و از طرف دیگه شما به عنوان انسانی که کمک میکنی خودت رو برتر از سایرین ندونی. اگه شما صرفا به خاطر خدا دستگیری کنی به علت مخفی بودن توقع و چشمداشت هیج پاداشی رو از هیشکی نداری. چون خودتی با خودت هیچ نقابی روت نمیشینه. به نظر من نقاب چیزیه که ما آدما به همدیگه هدیه میدیم. این رفتار ما رو بر خودمون مسلط میکنه و بهش میگیم خود کنترلی. آدمایی که به این مرحله میرسن اخلاق اربابی دارن و از بردگی فاصله گرفتن.
من تو بازی تا حدودی شبیه شمام. ترجیح میدم بهم خوش بگذره ولی اگه حس کنم پای تقلب وسطه اگه قدرتش رو داشته باشم جمع رو هم سو میکنم که متقلب رو حذف کنیم اگه نتونم خودم رو میکشم کنار.