دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

The old familiar stories

يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۲ ب.ظ


http://s8.picofile.com/file/8307838768/Sunset_Blvd_1950_BluRay_480p_Iran_Film_116231_2017_09_09_21_32_25_.JPG


Sunset Boulevard 1950 Billy Wilder

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۲ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۴)

خیلی خوبه فردا پس فردا من درگیر کارای خوابگاهم، هنوز ردیف نشده
تو هفته آینده یه روز و هماهنگ می کنیم حتما :))
پاسخ:
میبینمت :)
هههه لابد کتابارو سرجاشون نمیذاری یا قاطی پاطی میذاری تو قفسه ها من جای کتابداره بودم نمیذاشتم دست بزنی به کتابا میگفتم بگو کدومو مبخوای خودم میارم برات :)))
+آهان فک کنم دیدمش...  حیف شد!
من با گوگل مپ سرچ کردم ولی جایی که نشون میداد ی کتاب فروشی معمولی بود 
آره خیلی خوبه نشرچشمه کتابای محشری هم چاپ میکنه معمولا... حتما بریم من که کلا دنبال اینجورجاهام؛)))
پاسخ:
این تنبلا مگه تکون میدن خودشونو :)
نه واسه این چیزا نیست نمیبینن آخه :)

+من شنبه تا سه شنبه هستم دانشگاه و عصرا وقتم آزاده هر وقت میل داشتی یه تاریخ مشخص کن بعد ساعتشو تو تلگرام با هم هماهنگ کنیم.
ممنون توخوبی؟
به من همونم نرسید 9  تومن دادم :'( 
آره بد نیست
اینکه میتونی پابرهنه بین قفسه های کتاب قدم بزنی جالبه 
بعضی کتابخونه ها حتی اجازه نمیدن وارد مخزن بشی فقط باید سرچ کنی
مطمئن بودم رفتی اونجا با این حجم کتابی که مبخونی بعیده کتابخونه ای از هجومت در امان بمونه:)))
من کتاب مبانی فیلمنامه نویسی از سیدفیلد رو گرفتم فعلا

راستی این شهر کتاب بابل که انقد تعریفشو میکنن کجاست؟ ;-) 
پاسخ:
خوبم ممنون
اوهوم..من گاهی میرم همونجاها بین قفسه ها میشینم کتابا رو ورق میزنم..احساس راحتی میکنم..

آره واقعا به ویرانی کشیدم تا حدودی :)
یه دفعه یه کتابداره منو دید مسخره گفت باز این اومد. برامون کتاب نذاشته تو قفسه ها :))

شهر کتابو همین اواخر تعطیل کردن بردن یه جای دیگه..اگه دقت کنی تو مسیر دانشگاه به سمت کتاب خونه ی نجاریان، قبل از اون پاسگاه نیروی انتظامی، اون طرف خیابان یه ساختمون چند طبقه ست که طبقه همکفش یه بنر زدن که اینجا واگذار میشه..اونجا قبلاً شهرکتاب بود..به دانشگاه خیلی نزدیک بود حیف شد..هنوز دقیقاً نمیدونم کجا رفت..
دوست داشتی یه دفعه بریم نشر چشمه رو نشونت بدم..ساختار اونم شبیه شهر کتابه..
دیالوگ جالبیه :-) 
اتفاقا این روزا دارم یه کتاب میخونم که نویسنده ش خیلی مخاطب رو به فیلمنامه خوندن ترغیب میکنه 
+چندتایی نمایشنامه خوندم ولی تابحال فیلمنامه خوندن و تجربه نکردم
++ رفتم عضو کتابخونه نجاریان شدم ;-) 
تو قفسه ی سینماش چندتایی فیلمنامه هست که دوست دارم بخونمشون
پاسخ:

تو چه کتابی؟
+من یه چندتایی خوندم..یه مقدار سخته..جذابیت رمانو نداره به هرحال.

++عه منم شنبه اول مهر رفتم اونجا عوض شدم..به مناسبت هفته دفاع مقدس مجانی بود..تنها خیری که از جنگ بهم رسید :))
چهارشنبم رفتم چندتا کتاب گرفتم..البته قبلا هم می رفتم ولی با کارت یه کتابخونه دیگه ازش کتاب میگرفتم..بین سه چهار تا کتابخونه ای که دیدم به نظرم مخزن خوبی داره..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی