خوب سوالتون رو میشه در اسکیل ها و ابعاد مختلفی دید....تلاش کردن با این هدفه که بندها از دست و پای ما باز بشن...حتی تلاش کردن برای پول و جایگاه اجتماعی که مادی ترین چیزها به حساب میان...ما حتی در خودخواهانه ترین حالت برای کشف دنیایی که در اون زندگی میکنیم و برای فهمیدن و برای دیدن باید تلاش کنیم تا بندهای مکانی و محدودیت ها رو از پای خودمون باز کنیم....یا حتی برای تاثیر گذاشتن روی دنیا...اگر کریم خان زند تلاش نکنه و در حد یک پادشاه نرسه نمیتونه حق ضعیف تر از خودش رو بگیره...ته تهش فقط میتونه خودش رو نجات بده...
یادمه یه جمله از یه ادم بزرگ خوندم که توی مناجاتش با خدای خودش گفته بود کمکم کن اون قدر تلاش کنم و اون قدر بفهمم و اون قدر بزرگ بشم که در برابر دشمنان تو و مخلوقات مظلوم تو بتونم کاری انجام بدم....
اخرین نتیجه گیری این همه روده درازی اینه که شاید واقعا یه عده از ادما تلاشگر تر و باهوش تر و خلاق تر خلق شدن تا علاوه بر حق خودشون, حق دیگرانی رو هم بگیرن...یعنی فقط برای خودشون خلق نشدن....اگر خوبا پس بکشن بدا همه ی دنیا رو میگیرن.....
پاسخ:
چرا فکر میکنید باید تاثیر خاصی رو دنیا بذاریم ؟ چه چیز جالبی در کمک کردن به دیگران هست ؟
مثل این می مونه که بپرسیم: چه چیزی ارزش کثیف شدن رو داره؟ درصورتی که کثیفی تجربه هایی در خودش داره که پاکی و تمیزی ممکنه هیچ وقت نداشته باشه!
بعضی وقت ها خود "نفس تلاش" کردنه که خیلی مهمه و تجربه ها در خودش داره. ولی "به چه بهایی" رو این خود ما هستیم که مشخص می کنیم.
پاسخ:
پرسش اولتون واقعا سوال خوبیه..و باید روی یه جواب مناسب تر براش فکر کرد.. ولی میدونید این دوس وال دقیقا از یه جنس نیستند که بشه مقایسشون کرد..این سوال کلی تره و حتی سوال شما رو هم در بر میگیره..
بخش دوم حرفتون هم حرف قشنگیه..اما واقعا تو زندگی واقعی یه جواب نیست..چرا مهمه ؟ و داشتن چنین تجربه ای چه ارزشی داره ؟