دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «True Detective» ثبت شده است



Rust Cohle: Transference of fear and self-loathing to an authoritarian vessel. It's catharsis. He absorbs their dread with his narrative. Because of this, he's effective at proportion to the amount of certainty he can project. Certain linguistic anthropologists think that religion is a language virus that rewrites pathways in the brain. Dulls critical thinking.
Marty Hart: Well, I don't use ten dollar words as much as you, but for a guy who sees no point in existence, you sure fret about it an awful lot. And you still sound panicked.

+انتقال ترس و از خود بیزاری به یه پوسته اقتدار طلب..تزکیه نفس...ترسِ ملت رو با داستانهایی که روایت میکنه جذب میکنه...بخاطر همین، متناسب با قطعیت و یقینی که صحبت میکنه حرف هاش تاثیرگذارند.

برخی از انسان‏شناس‏ها معتقدند که مذهب، ویروس زبانیه که گذرگاه‏های مغز رو بازنویسی میکنه و باعث حمایت کورکورانه از چیزها میشه...

- خُب، من مثه تو کلمات قُلنبه سُلنبه بکار نمیبرم اما بعنوان مَردی که هیچ هدفی رو در خلقت نمیبینه خیلی جوش میزنی!


True Detective American drama series 9/10IMDb S1 E3


http://s9.picofile.com/file/8331107542/fc7698044a5f9c4466cc8fe66508810d.jpg 


راستش من در تمام طول سریال مارتی رو بیشتر از راست دوست داشتم. جملات اول رو هر انسانی با مطالعه و داشتن مقداری از اطلاعات میتونه بگه اما بینش دومی یه مرحله بالاتره، حتی بدون اطلاعات اولی.
قشنگ ترین وجه True Detective همراه کردن دو همکار و رقیب قدر بود که تحمل همدیگر رو نداشتند. قدیمتر ها یه آدم باهوش و یه آدم خنگ رو با هم همراه میکردند تا دومی از کارهای اولی مبهوت بشه و تحسینش کنه اما در سریال های جدید از این خبرها نیست. قطعا بازی مک کانهی شاهکاره اما برای من کاراکتر و واکنشهای مارتی جذاب تر، باورپذیرتر و به مراتب دوست داشتنی تره.


شاید احمقانه یا حتی عامیانه به نظر برسد اما من فکر میکنم شرارتی بسته به جنسیت در وجود همه ی ما نهفته است. میخواهم بگویم همانقدر که مردها میتوانند هیولا باشند (و هستند) تقریبا هر زنی شیطانی پنهان در درون خودش دارد و تنها یک حادثه یا سلسله اتفاقات لازم است تا این عفریته مکار سر برآورد و در جهان مردم اطرافش خدایی کند.
مهم نیست چندبار این صحنه تکرار و دیده میشود، چرا که هربار دیدنش شگفت انگیز است...اینکه چطور حتی ساده ترین زن ها هم میتوانند برای رسیدن به مقاصدشان باهوش ترین مردها را با بدن و زبان و زیبایی شان اغوا کنند و انگار در این جنبه پایانی برای حماقت ما مردها وجود ندارد.
شاید هنرمندانه ترین تصویر از این مفهوم را در سینما، بونوئل ِ بزرگ، در شاهکارش That Obscure Object of Desire به نمایش گذاشته باشد.
اما بهانه من برای گفتن این حرف ها تماشای قسمت ششم فصل اول سریال True Detective بود...جایی که میشل موناهن به متیو مک‌کانهی تجاوز میکند. عجب دنیایی.
 

http://s9.picofile.com/file/8325996076/soscllkc.jpg