زندگی هدیه ی عجیبی است. اول آدم بیش از اندازه قدر این هدیه را میداند . خیال میکند زندگی جاوید نصیبش شده. بعد این هدیه دلش را میزند. خیال میکند خراب است. کوتاه است. هزار عیب رویش میگذارد. به طوری که میشود گفت حاضر است که دورش بیندازد . ولی عاقبت میفهمد که زندگی هدیه نبوده ، گنج بزرگی بوده که به آدم وام داده اند . آن وقت سعی میکند کاری بکند که سزاوار آن باشد...
+گل های معرفت : اسکار و بانوی گلی پوش / اریک امانوئل اشمیت / سروش حبیبی
- ۱ نظر
- ۱۰ آذر ۹۵ ، ۲۳:۱۶