- توی موزه هیروشیما من آدمایی رو دیدم که به هر طرف می گشتند مات و مبهوت
افکار خودشون ، بین عکس ها و مدل های ساخته شده، چون هیچ چیز دیگه ای اونجا
نیست...
بدون هیچ شرحی، چون هیچ چیز دیگه ای اونجا نیست... توی موزه هیروشیما من غرق در افکارخودم آهن رو تماشا کردم، آهن مچاله شده، آهن به اندازه گوشت، آسیب پذیر... چه کسی فکرش رو می کرد؟ تکه های گوشت انسان به صورت معلق طوری که هنوز زنده به نظر می رسید و دردهایی که تحمل کرده بودن هنوز تازه.
سنگ ها، سنگ های سوخته. گیسوان بی نامی که زنان هیروشیما صبحدم موقع بیدار شدن از خواب پیدا می کردند که از آسمون به زمین افتاده بود... من فیلم اخبار هفته رو دیدم ... درست مثل توهمیه که توی عشق وجود داره. توهمی که هیچ وقت نمی تونی ازش خلاص شی.
من با دیدن هیروشیما چنین توهمی داشتم. من هرگز هیروشیما رو فراموش نمی کنم. درست مثل عشق...
من بردباری، بی گناهی و فروتنی آشکار کسایی رو دیدم که موقتاً از هیروشیما جون سالم به در بردند و به سرنوشت خودشون خو گرفتند. سرنوشتی اونقدر به ناحق که خلاق ترین ذهن ها هم قادر به تصورش نیست.
من می دونم. همه چیز رو می دونم.
- هیچ چی، تو هیچ چی نمی دونی. هیچ چیز توی هیروشیما ندیدی..
Hiroshima mon amour - Marguerite Duras
هیروشیما عشق من (به فرانسوی: Hiroshima mon amour) فیلمی محصول ۱۹۵۹ اثری از فیلمساز فرانسوی آلن رنه است. نخستین فیلم بلند رنه که اغلب گفته میشود برای پیشبرد هنر سینما، نقشی به همان اندازه مهم را بازی کرده که همشهری کین (اورسن ولز، ۱۹۴۱).[۱] فیلمنامه این اثر را مارگریت دوراس، نویسنده شهیر فرانسوی نوشتهاست. این فیلم ضدجنگ در قالب درامی نامتعارف به حادثه بمباران اتمی هیروشیما میپردازد. این فیلم با استقبال منتقدان مواجه شد و در بخش خارج از مسابقه ی جشنواره فیلم کن نشان داده شد و جایزه منتقدان بینالمللی را برد. همچنین مارگریت دوراس برای فیلمنامه ی این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
- ۱ نظر
- ۲۲ مهر ۹۴ ، ۲۲:۳۲