یاران همه با یار و من خسته طلبکار
هر کس به سر ِ آبی و سعدی به سرابی !
{ سعدی }
+همی گذشت و نظر کردمش به گوشه ی چشم
که یک نظر بربایم ! مرا ز من بربود..
- ۰ نظر
- ۲۵ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۱۳
یاران همه با یار و من خسته طلبکار
هر کس به سر ِ آبی و سعدی به سرابی !
{ سعدی }
+همی گذشت و نظر کردمش به گوشه ی چشم
که یک نظر بربایم ! مرا ز من بربود..
بـس که دلتنگـم اگر گریه کنم میگـوینـد
قطــره ای قصـد نشـان دادن دریــا دارد..
{ فاضل نظری }
+اقلّیت - فاضل نظری
تو حق نداری عاشقِ کسی بمانی که سالهاست رفته..
تو ، مالِ کسی نیستی که نیست
تو حق نداری اسمِ دردهای مزمنت را عشق بگذاری...
میتوانی مدیونِ زخمهایت باشی
اما محتاجِ آنکه زخمیَت کرده ، نه.
دست بردار از این افسانههای بی سر و ته
که به نامِ عشق، فرصتِ عشق را از تو میگیرد
آنکه تو را، زخمیِ خود میخواهد
آدمِ تو نیست، آدم نیست !
و تو سال هاست حوای بی آدمی
تنها، حواست نیست....
{ افشین یداللهی }
+خیلی ها فکر میکنند شاعرانه ست یا اسمش را وفاداری میگذارنند. اما ماندن پای کسی که رفته چیزی جز حماقت نیست. چیزی که یکبار اتفاق می افتد زندگیست، نه عشق!