ما هرگز نمی دانیم که می رویم
آن هنگام که در حال رفتن هستیم
به شوخی درها را می بندیم
و سرنوشت که ما را همراهی می کند
پشت سر ما به درها قفل می زند ،
و ما دیگر ، هرگز نمی توانیم به عقب برگردیم .
{ امیلی دیکنسون }
- ۲ نظر
- ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۶
ما هرگز نمی دانیم که می رویم
آن هنگام که در حال رفتن هستیم
به شوخی درها را می بندیم
و سرنوشت که ما را همراهی می کند
پشت سر ما به درها قفل می زند ،
و ما دیگر ، هرگز نمی توانیم به عقب برگردیم .
{ امیلی دیکنسون }
اگه جراتت نا امیدت کرد ، از جراتت هم فراتر برو...
If your Nerve, deny you—
Go above your Nerve—
He can lean against the Grave,
If he fear to swerve—
That's a steady posture—
Never any bend
Held of those Brass arms—
Best Giant made—
If your Soul seesaw—
Lift the Flesh door—
The Poltroon wants Oxygen—
Nothing more—