دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیرکو بیکس» ثبت شده است


انسانی که با سکوت نزیسته است
چگونه خواهد توانست
عشق مرا حس کند؟

کسی که با چشمانش باد را نبیند
چگونه می تواند
کوچم را درک کند؟

آن کس که به صدای سنگ گوش نسپرده
چگونه می تواند
صدایم را بشنود؟

و آن کس که در ظلمت نزیسته
چگونه به تنهایی‌ام ایمان می آورد ؟

{ شیرکو بیکس }


+{Dalida - Love In Portofino}



آزادی؟
کدامین آزادی؟
آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند

سرزمین؟
کدامین سرزمین؟
آن سرزمینی که هر روز به غارتش می برند؟
آن دشتی که برهوتش کرده اند
یا آن شاخه ای  که تخته ی تابوت شد؟

کدامین است؟
آن سنگ و آن خاک و آن چشمه و ریگی
که بند و زندان زاییده است؟

نمی دانم میهن کدام است!
آزادی کدام است،
نمی دانم!

آن جویباری که در روز روشن
سرچشمه اش را غارت کردید؟

آن معشوقه ای که در خواب
چشم هایش را دزدیدید؟

آن ابری که پیش از باریدن
بارانش را به تاراج بردید؟

یا آن ماهی
که شبِ چهارده اش را ربودید؟

آزادی، اسبی ست خسته و لنگان
که هر روز گلوله بارَش می زنند..


{ شیرکو بیکس }