دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاملو» ثبت شده است


- در آن سال‌ها زن دیگری در زندگی شاملو نبود، در سال‌های زناشویی؟ زیبایی و انسانیت در قالب یک دوست زن و... شاملو به تو وفادار ماند؟
آیدا باز سکوت می‌کند. از سکوتش خجالت می‌کشم برای خودم. به رویایم قبل از ورود به خانه آیدا و شاملو می‌پردازم...
آیدا: پرسش عجیب و غریبی کردی. وفاداری همیشه مساله بوده، از روزی که زن و مرد به وجود آمدند... این کلمه «وفا»...باز سکوت کرد.
آیدا ادامه می‌دهد: من همیشه همه چیز را از خودم شروع می‌کنم. چرا باید زندگی‌ات را به خاطر حسادت‌ها و فکرهای عجیب حرام کنی؟! آدم بهتر است به خودش وفادار باشد. من دنبال این نگشتم که طرفم وفادار است یا نه. من می‌خواهم به چیزی که به آن معتقدم و احساس دارم وفادار بمانم، دیگری به خودش مربوط است.


+{Ayda Shamloo-Talafi }


باید یاد بگیریم که زندگی همین است. با غرزدن و گلایه مشکلی حل نمی‌شود پس اگر راضی نیستی زندگی را بِبُر! در غیر این صورت بی‌ غر زدن ادامه بده... وگرنه همه چیز بدتر می‌شود... ما غالباً دوست داریم هر چیزی را کش بدهیم. دو نفر یا می‌توانند با هم زندگی کنند یا نمی‌توانند.


+آیدای شاملو


احساس تنهایی در بعضی از ما بارزتر است. فکر می‌کنم احمد هم احساس تنهایی می‌کرد. هرکس چیزهایی مخصوص به خود دارد. حوزه شخصی و خصوصی قاطی هیچ زناشویی نمی‌شود. تنهایی وجود دارد و غیرقابل انکار است، حتی در تنگ‌ترین روابط. دوست داری کسی شریک آن چیزهایی نباشد که برای خودت داری و او هم برای خودش دارد. فکر می‌کنم تنهایی چیز خوبی است. می‌توانی در آن خودت را پیدا کنی و به چیزهایی که علاقه داری بپردازی و این کار شخصی ارزشمند است.
از من بپرسی می‌گویم تو باید تنها باشی، او هم تنها باشد، همدیگر را دوست داشته باشید و در دو خانه، جداگانه زندگی کنید. مدام زیر یک سقف نباشید. این وضعیت عالی است برای دوست داشتن.


+آیدای شاملو