دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

زیربنای ناراحتی‌ها

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰ ب.ظ

 

در زمان ما، مانند هر زمان دیگر، ناراحتی‌هایی که مردم از آن سخن می‌گویند ناشادبودن، عدم توانایی تصمیم درباره ازدواج و جدایی یا انتخاب شغل است. همینطور یاس عمومی در پیدا کردن معنایی برای زندگی و مسائلی نظیر این. اما این‌ها تنها نشانه‌هایی از ناراحتی‌ها هستند. زیربنای این ناراحتی‌ها و آنچه باعث یاس عمومی در پیدا کردن معنی برای زندگی می‌شود چیست؟

در آغاز سده بیست رایج‌ترین علت ناراحتی‌ها همان بود که زیگموند فروید به درستی به آن اشاره کرد. مشکل مردم در پذیرفتن جنبه غریزی حیات انسان و واقعیت جنسی زندگی‌ او. همین مشکل موجب تضاد متقابل خواست‌های جنسی و محرمات اجتماعی مردم شده بود.

در سال‌های بعد (۱۹۲۰) اوتورنک (روانکاو اتریشی) نوشت که ریشه ناراحتی‌های روانی مردم احساس گناه، حقارت و بی‌کفایتی‌ست.

در سال ۱۹۳۰ علت اساسی ناراحتی‌های عمومی تغییر جهت داد و چنان که کارن هورنای (روانکاو آلمانی) بیان کرده بود به دشمنی بین افراد و گروه‌ها و رقابت آن‌ها برای پیش افتادن از یکدیگر مربوط می‌شد‌.

اکنون ریشه اصلی مشکلات روانی ما در دهه‌های میانی سده بیستم چه می‌تواند باشد؟

 

+ انسان در جستجوی خویشتن | رولو می | سید مهدی ثریا | ۳۲۰ص

 
  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۳)

یعنی واقعا نمیدونم چطوری بگم که چقد خوشحالم دوباره اسم این کتاب رو پیدا کردم . دو سال پیش از یه نفر قرضش گرفتم فقط هم برای یه نصف روز تونستم بخونمش بعد کلا اسمش رو یادم رفت .دیگه هم نتونستم با اون آدم تماس بگیرم تا همین الان که اینجا دیدمش . مرسیییی 

پاسخ:
مایه خوشحالیه :)

به نظر من علت اصلی نارضایتی و غمگینی مردم اینه که خودشونو اونجوری که هستن قبول ندارن.

عکس ادیت میزنن چون فکر میکنن زیبا نیستن،کلاسای مختلف روانشناسی میرن چون فکر میکننن مشکلی دارن و دیگران دوستشون ندارن،جور دیگه میپوشن جور دیگه حرف میزنن چون فکر میکنن کامل نیستند.

در صورتی که تنها چیزی که باید یاد بگیرن اینه که همون جوری که هستن خودشونو قبول کنند.وقتی اولین قدمو بردارن بقیه مشکلاتم خودبه خود حل میشه

شاید حق با هایدگر است. آنچه که ما را به تفکر وامی‌دارد این است که ما هنوز واقعا فکر نمی‌کنیم. شاید ما برعکس آنچه که مورخان و روانشناسان می‌پندارند هنوز به آگاهی نرسیدیم. هنوز در برزخ بین ناخودآگاه و خودآگاه محبوسیم. 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی