دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

نشانه ها، ناجی ما در دنیای نقاب ها....

شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۱۵ ق.ظ


شناخت آدمها را دوست دارم. تماشا کردنشان با دقت به ریزترین جزئیات. شکل یک جور سرگرمی را برایم دارد...و خب گاهی، بسته به آدم رو به رو، شکل نوعی از ابراز علاقه و ارادت هم میتواند بگیرد. برای همین، همیشه سعی میکنم با دقت ببینم و بشنوم و بخوانم!

اما یک جایی از زندگی ام متوجه شدم دیدن و شنیدن آدم ها برای شناختشان کافی نیست. خواسته یا ناخواسته حرف ها کنترل و رفتارها سانسور میشوند. با سوال پرسیدن هم چیز زیادی دست گیر آدم نمیشود. حتی اگر صادقانه ترین جواب ها را بشنوی. بیشتر آدم ها چیز زیادی راجع به خودشان نمیدانند...خیلی ها حتی در اشتباهند و تقریباً تمام عمر در همان تصور اشتباه باقی میمانند.

چکار میتوانستم بکنم؟ باید دنبال یک چیز ظریف تر میگشتم. چیزی که واقعیت داشته باشد و از طرفی دست خود آدم ها نباشد یا حداقل کاملاً دست خودشان نباشد. فورانی نادیدنی باشد. آنقدر کوچک باشد که به چشم نیاید تا آدمها سعی به پنهان کردنش نکنند. چیزی از جنس همان گفتار و رفتار اما کمی درونی تر.

روزها و روزها دقت کردم تا بتوانم ورای کلمات و واکنش ها بروم. آنقدر رفتم تا اینکه یک روز توانستم ببینم. یک روز توانستم "نشانه ها" را ببینم. نشانه هایی که واضح تر از صادقانه ترین اعترافها بودند.

نشانه ها بروز روان و ذهنیت و درونی ترین بخش درون بودند و من این را به خوبی احساس میکردم. نمیتوانم یا نمیخواهم از نشانه هایی که دیده ام حرف بزنم. شبیه خصوصی ترین افکار هر آدم میماند. رازهای خودم و دیگران اند. بعضی هایشان تنها مختص به یکی از آدمهای اطرافم هستند و بعضی آنقدر فراگیر انگار که میتوانی به نصف آدم ها کره ی زمین تعمیم شان بدهی.

از طرفی نمیخواهم دست های این نوشته خالی باشند. هرچند اگر مثالی را هم که میخواهم بگویم باز نمیتوان مطمئن بود. چیز ساده ای است و شاید همه به آن فکر کرده باشید. یک نمونه از رفتارهای ما در دنیای آنلاین است. یک نشانه برای شناخت آدم ها. بله، وضعیت آنلاین بودن!

چیزی که شاید در تلگرام بولدتر از سایر اپلیکیشن ها باشد. میدانید؟ وقتی وارد تلگرام میشوید و در وضعیت پیشفرض، همه ی کسانی که شماره ی شما را در لیست مخاطب هایشان داشته باشند میتوانند ببینند که شما چه زمانی آنلاین هستید. گزینه های دیگری هم وجود دارد. میتوانید انتخاب کنید که فقط کسانی که در کانتکت لیست شما هستند بتوانند وضعیت آنلاین بودنتان را ببینند. و یک وضعیت دیگر.

Last seen recently! انتخابی که باعث میشود هیچکس نتواند بفهمد شما چقدر یا چه زمانی آنلاین هستید. این یکی ترجیح بیشتر آدم هاست.
اما تجربه به من نشان داده است که آدم هایی که وضعیت آنلاین بودنشان مشخص است انسان های شفاف تری هستند. اما این چیزی ست که حدس آن بدون دیدن مثال ها و شرایطشان هم ممکن است...چرا؟

بگذارید یک چیز را همینجا مشخص کنیم. اینکه هیچ رفتاری بی دلیل و پشتوانه نیست! حتی اگر خودمان مستقیما به آن فکر نکرده باشیم. پس وقتی میروی و یک کاری انجام میدهی حتما دلیلی پشتش هست. حتی اگر روند تحلیل در ناخودآگاهت رخ داده باشد. حتی اگر خودت از آن دلیل آگاه نباشی. پس کسی که وضعیت آنلاین بودنش را از نسخه پیش فرض به چیز دیگری تغییر میدهد منظوری دارد. در اینجا به نظر من با خودش یا با آدم ها رو به رو و روابطش مشکلی دارد. بگذارید ببینیم چه دلایلی ممکن است باعث شود نخواهیم دیگران بفهمند که ما چه زمان یا چه اندازه آنلاین هستیم!

حتما برای شما هم پیش آمده که پیامی دریافت کنید اما حوصله و یا وقت جوابی درست دادن به آن را نداشته باشید. اگر وضعیت آنلاین بودنتان مشخص باشد شاید به این فکر کنید که طرف مقابل چه فکری در موردتان میکند. اگر خودتان باشید چه فکری میکنید؟ اگر عزت نفس نداشته باشید احساس بی ارزش بودن خواهید کرد و احتمالاً به چیزی شبیه این فکر میکنید. "نگاه کن عوضی آنلاین بود اما جوابمو نداد! حالا اگه دوست دختر/پسر اش هم بود همین کارو میکرد؟!"

خیلی ها برای اینکه از این موقعیت ها فرار کنند به لست سین ریسنتلی پناه میبرند. آسوده تر است. هر وقت راحت بودی جوابشان را میدهی و آنها هم چیزی نمیفهمند.

حتی شاید بگویید من به این چیزها فکر نمیکنم و برایم مهم نیست اما طرف مقابل فکر میکند و واقعاً ناراحت یا دلخور میشود، چاره چیست؟

هرکدام از اینها که باشد نشانه ای واضح برای حضور در یک رابطه ناسالم است. یا شما نمیتوانید یکبار و  به شکل مناسبی برای آدمهای اطرافتان توضیح دهید که تاخیر در جواب دادن نشانه ی هیچ شکلی از بی احترامی نیست (فقط حوصله ندارید، دلتان نمیخواهد یا واقعاً نمیتوانید در آن زمان به آنها جواب دهید.) یا حتی با یک توضیح شفاف و منطقی، آنها باز هم نمیتوانند این موضوع را به درستی درک کنند که هرکس مختار است چطور از زمانش استفاده یا چه زمانی با دیگران ارتباط برقرار کند. در هر صورت پنهان کردن وضعیت آنلاین بودن تنها یک شکل فرار از مشکلات درونی و ضعف های خودمان یا افرادیست که با آنها ارتباط برقرار میکنیم.

گریز، آدم ها و بعد روابط را کدر میکند. شفاف باشیم، به سادگی همه چیز را توضیح دهیم و بعد با هر آنچه هست رو به رو شویم.


  • موافقین ۵ مخالفین ۲
  • شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۱:۱۵ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۹)

  • reinstall windows 7 starter
  • I've been reviewin online more than seven hours today for
    reinstall windows 7 starter & نشانه ها، ناجی ما در دنیای نقاب ها....
    :: دچــآر باید بود.., yet I never found any interesting article like yours.
    It is pretty worth enough for me. In my opinion,
    if all site owners and bloggers made good content as you did, the web will
    be much more useful than ever before.
    در وهله اول داشتم به جزییات رفتار اشخاص فکر میکردم و چقدر عمیق رفته بودم و چقدر غیر منتظره بود مثال تلگرام
    به اندازه یک کتاب درباره این متن فکر خواهم کرد
    بسیار ممنونم بابت این نوشتار
    پاسخ:
    خواهش میکنم خوشحالم برات مفید بود :)

    سلام

    راجع به کفش قبلا هم نوشته بودین به نظرم.

    اگه مصلحت می دونین اون پست رو بازم بذارین.

    پاسخ:
    سلام
    چه یادتون بود :) خودم‌ قبلا جواب دادن به کامنت رفته بودم خونده بودمش..

    http://dochar73.blog.ir/1395/11/20/کفش-ها-راحت-و-بی-خیال
    خیلی نتیجه‌گیری هوشمندانه‌ای بود. ولی شاید یه دلیل دیگه هم داشته باشه، اینکه معذب باشند که دیگران بفهمند اینا چقدر بیکارند که دائما آنلاین هستند. یا رئیسشون بهشون بگه که چرا زمانی که سر کار بودی آنلاین شده بودی. یا والدینشون بگن هنوز که آنلاینی. پس کی درس می‌خونی.
    پاسخ:
    راستش به اون هم فکر کرده بودم اما چون متن خیلی طولانی میشد ذکرش نکردم...به نظرم همه ی مثالهایی که گفتی باز هم یه نشونه برای اینه که ما تو وضعیت مناسبی نیستیم...مثلا تو مثال والدین ما باید بتونیم بدون ظاهرسازی کاری که دوست داریم انجام البته به شرطیکه نتایج از ما حمایت کنند که اینجا میشه نمره های خوب..
    البته گاهی ما مجبوریم با ادمهایی تعامل داشته باشیم که نمیتونند متوجه حرف های باپشتوانه و منطقی ما بشن..مثل بعضی از روسا یا همکاران و حتی والدین ...اینجا پنهان شدن عقلانیه...گزینه اش هم طراحی شده و اون محروم کردن آدمهای خاص از دیدن وضعیت حضوره‌.‌‌

    سلام

    به نظر منم بی توجهی به جزئیات برای شناختن یه کل بزرگترین اشتباهه. میدونین آقا مهدی یکی از بزرگترین مشکلات ما همین شفاف نبودنه. اونم چرا؟ چون معمولا آدمای پر توقعی هستیم. آدمای شفاف احتیاجی به آسمون ریسمون بافتن ندارن پس دروغم نمیگن. تو همین مثالی که زدین وقتی شما آنلاینی ولی خودت رو ملزم به جواب دادن تو اون لحظه نمیدونی یا کلا جواب نمیدی داری به طرف این آلارم رو میدونی که در حال حاضر تو ترجیح من نیستی و بالتبع اگه رفتاری مشابه ببینی ناراحت نمیشی. خیلی خیلی کم دیدم آدمایی که به انسانها حق شفافیت بدن و رابطه دوستی و مسالمت آمیز رو همزمان بتونن ادامه بدن. به این مرحله از بلوغ شخصیتی رسیدن اعتماد به نفس میخواد و وارستگی و تازه تنهائی هاتون شروع میشه! برا تعداد خیلی معدودی خیلی قابل احترام و دوست داشتنی میشین و برا اغلب مردم نفرت انگیز و خود بزرگ بین!

    من این روزا یه نشانه دیگه رو خیلی می بینم. آدمایی که به شما تک میزنن تا شما بزنگین! شما فکر کن از این آدما چیا که یاد نمی گیری...

    پاسخ:
    سلام...
    آرهدقیقا...برای همینه که بی نیازی یکی از ملزومات آزادیه...طاقت تنهایی رو داشتن، وارستگی و بی اعتنایی به عدم حضور بسیاری از آدم ها در زندگی به نظرم یه مرتبه بلنده.

    آره تک زنگ هم یه نشونه خیلی واضحهه :))
    البته آدمهای ساده لوحی هم هستند خب...
    عنوان شما و قسمت اول متنتون من رو یاد این قسمت از کتاب کافه پیانو انداخت. شاید مرتبط نباشه.
    ادم‌ها را باید از روی شکل انگشت‌ها و ناخن‌های دست و پایشان شناخت.و هیچ چیز مثل شکل ناخن آدم‌ها به ویژه طرز بریدگی و انحنای روی شان طینت واقعی آدم‌ها را بروز نمی‌دهد.
    و این که می‌گویند آدم‌ها را باید از چیزی که توی چشم شان هست یا نیست شناخت؛ چرند است. مزخرف است. آدم می‌تواند چیزی را تویی چشمش نشان بقیه بدهد که آن نیست.اما با انگشت هاش چه کار می‌تواند بکند. می‌تواند عوض شان کند ؟"


    پاسخ:
    آره به نظر من هم بعضی چیزها دروغ نمیگن...مثل انگشت ها...حتی کفش ها...
    سلام
    من هیچ وقت در برابر افکار شما و حتی اونچه که به تایید شما رسیده و اینجا ثبت شده گارد نداشتم.گاهی هم که دچار زاویه میشدم ایده ها و ذهنیات خودم رو مرور میکردم .
    قائل به این هستم که با دقت به نشانه ها میشه افراد رو شناخت اما به نظرم last seen recently همون قدر رفتار دور از صداقتی هست که پرده زدن به پنجره ها. امیدوارم منظورم رو خوب بیان کرده باشم. عرضم این هست که هرچی خودمون رو بیشتر در معرض نظر عموم بگذاریم نشون نمیده که صادق تریم.
    پاسخ:
    سلام
    منم‌ موافق نیستم باهاتون
    تشبیه به جایی نکردید...

    پست خیلی خوبی بود.
    "معمولا" فضای مجازی ازین دست نشانه ها زیاد در اختیار آدم قرار میده.
    پاسخ:
    ممنون :)
    اره موافقم. شاید چون ثبت شده ها و مقابل چشم قرارگرفتنی ها بیشترند...
    خوندم بعد رسیدم به برچسب هات که نوشتی "می نویسم"
    تو دلم گفتم چه خوب که مینویسی.

    قبلا هم گفتم حتی مسئله هایی که مطرح میکنی مسئله هایی ان که در همون دوران دارم بهشون فکر میکنم. خیلی لذت داره این قضیه

    چند وقت پیشم تو کانالت راجب اینکه چطور هوشیارانه ولی در عین جال بدون دلیل خوداگاه کسی و دوست داشته باشیم نوشتی که اونم خیلی چسبید. چون دقیقا چند روز قبلش به همچین نتیجه ای رسیده بودم
    پاسخ:
    حس خیلی خوبیه شنیدنش برای من هم...
    اون لحظاتی که به یه وجود انسانی احساس نزدیک میکنی...حتی تو درک یک موضوع و حقیقت ساده....بی بدیله..
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی