دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!


میزان یادگیری ما، نه به نمره و مدرک و نه به ساعت و میزان هزینه و نه به تعداد صفحات یا کتاب هایی که خوانده ایم، بلکه به تعداد دفعاتی ست که در هنگام یادگیری با تضاد و تناقض رو به رو شده ایم.
در واقع میزان یادگیری ما به اندازه دفعاتی ست که با مطلب جدیدی آشنا شدیم که با دانسته های قبلی مان در تعارض بوده است. در غیر این صورت یادگیری چیزی نیست جز تقویت پایه های نادانی گذشته !
البته انسانها، هربار که مفروضاتشان زیر سوال میرود، رنج بسیار میکشند، انگار زمین زیر پایشان خالی شده است، حاضرند بسیاری از داده ها و اطلاعات جدید را انکار کنند تا این مفروضات سرجایشان باقی بمانند. برای همین است اگر اطلاعاتی در تایید این مفروضات پیدا کنند بسیار روی آن تاکید میکند اما اگر مخالفش باشد، فراموش اش خواهند کرد.
یادگیری
اما، روندی واژگونه را میطلبد. مهارت یادگیری نیاز به پیش زمینه ای دارد و آن هم آمادگی برای نقض دانسته های پیشین است. بسیار از افراد با زره ای ( معمولاً از جنس ایمان و تعصب)  وارد میان یادگیری میشوند. آنها اطلاعات جدید را با محک دانسته های قبلی شان میسنجد، اگر مطابقت داشت میپذیرند و گرنه آن را رد میکنند. اما انسانی که به دنبال یادگیری ست با مشاهده یافته ها و داده های جدید و معتبر ، به جای انکار و یا نادیده گرفتن آنها، شروع به ویرایش یا حذف آموخته های قبلی اش میکند.
ما از دیگران کم می آموزیم یا اصلاً نمی آموزیم زیرا نمی رویم که یاد بگیریم و تغییر کنیم. ما میرویم تا بنیان فکری خودمان را محکم تر کنیم و برای ساختمان و ساختار ذهنی که به درست یا غلط بنا کرده ایم، آجرهای بهتری، به غنیمت بیاوریم!
وارن بافت در این مورد جمله ی کم نظیری دارد: " اغلب انسان ها سال ها مطالعه میکنند تا اثبات کنند آنچه که روزگاری فکر میکرده اند، درست بوده است ! "

پیش زمینه :

در مورد یادگیری (2) - چطور میتوانیم از دیگران یاد بگیریم ؟

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۶، ۰۱:۱۲ ق.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۵)

پیامدش برای مدتی سردرگمی و اشفتگی ذهنی هست
بهایی هست که باید بابتش بدی
پاسخ:
درسته
  • زهرا یگانه
  • چقدر خوب گفتید، ممنون. این یادگیری ِ حقیقی که درباره ش نوشتید چقدر هم میتونه ساده باشه هم سخت!...
    پاسخ:
    خواهش میکنم
    متن شما ناهماهنگی شناختی فستینگر رو توضیح داد
    یعنی به عبارتی دیگه:
    انسان ها تحمل ناهماهنگی بین عقایدشون یا عقاید و رفتارشون رو ندارن
    واسه همین یا اطلاعات متضاد رو کم اهمیت جلوه میدن یا اطلاعاتی در تایید موارد قبلی اضافه میکنند و یا کلا از باورشون دور میشن که نسبت به دوتای قبل کمتر محتمله...
    البته انتقادات زیادی به این نظریه وارده ولی فردی موفقه که توانایی تحمل تعارضو داشته باشه...

    پاسخ:
    چه جالب نمیدونستم..همین الان یه سرچکی در موردش زدم
    ممنون که گفتید، کامل کننده بود..
  • پـــــر ی
  • یعنی این همه مدت داشتم پایه های نادانیم رو تقویت می کردم؟! 
    پاسخ:
    احتمالش وجود داره..ولی نه لزوماً
  • دل‌آرام میم سین
  • استاذنا!
    بعد با این نظریه بار اولی که یه چیزی رو یاد می‌گیریم چطوریه؟ 
    پاسخ:
    برای بار اول باید مطمئن بودن منبع یادگیری رو چک کنی..
    یه گام دوم هم داره که در صورتی قابل استفاده ست که یه ذهن با مبنای منطقی درست درمون داشته باشی..

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی