دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

عه شما هم اینطوری هستید ؟

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ب.ظ


وقت خوندن این پست انگار باری بعد از مدت ها از روی دوشم برداشته شد . همیشه همینطوره . وقتی فکر میکنی تو یه موقعیت ، یا یه شکل از بودن یا داشتن یه احساس تنهایی همه چیز برات سخت تر میشه . خیلی نگذشته از زمانی که من از رنج نداشتن حرف با خیلی از آدم ها رها شدم . بدست آوردن عزت نفس ، پذیرفتن و بیشتر دوست داشتن خودم باعث شد رنج جای خودشو به بی خیالی و البته گاهی هم معذب بودن بده..

در واقع من دیگه مشکلی با خودم و این موضوع ندارم اما وقتی این شکل از بودنو در آدم های دیگه ای هم میببینم ،همه چیز عادی تر میشه و کمتر احساس غریب بودن میکنم..
این روزها سعی میکنم بیشتر حرف بزنم و با آدم های بیشتری تعامل کنم و نذارم این احساس در من شکل بگیره که : "خب ، من اینطور هستم و همیشه همینطور خواهم بود " و اینجوری خودم رو به شکل خاصی از "ّبودن" محکوم و محدود کنم .

با این همه میدونم شکلی از سکوت همیشه در من و با من خواهد بود .


  • موافقین ۶ مخالفین ۰
  • پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۲)

:)

ماها همه مون توی یه جزیره ایم. منتها این جزیره اون قدری بزرگ و گسترده اس که هرکسی فقط خودشو می بینه و فکر می کنه تنها کسیه که اونجا گیر افتاده. در حالی که اینطور نیست. 
پاسخ:
نه دیگه به برکت اینترنت همدیگرو پیدا کردیم :)
  • mydancingsoulintheskies ..
  • وبلاگتون جاییه که دوستش دارم و میفهممش و ازش حس خوب میگیرم
    تشکر خیلی زیااااد :)
    پاسخ:
    چقدر خوب که گفتینش :)
    حس خیلی خوبی بهم داد شنیدنش..

    خواهش میکنم خوشحالم که میخونید اینجا رو :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی