دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

آینه کوچک آرایش و یک آینه تلسکوپی..

چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ب.ظ


من مخالفتی با آرایش دخترها ندارم . اما حقیقت این است که همه ی ما در این فضای بی انتها روی یک سیاره زندگی میکنیم.  تصور وجود فضا هم باورنکردنی و حیرت انگیز است . فکر کردن به این که فضا و کهکشانی هم وجود دارد واقعاً از تصور خارج است . ولی دخترهایی در کلاس ما بودند که با چشمان غیر مسلح قادر به دیدن جهان نبودند.شاید پسرهایی هم وجود داشته باشند که فقط قادر به دیدن یک قدم جلوی پایشان باشند.

مطمئناً فرق زیادی بین یک آینه کوچک آرایش و یک آینه تلسکوپی عظیم هست.فکر می کنم این همان چیزی است که آن را «ایجاد تغییر در مکان و دورنما» می نامند.شاید بتوان آن را یک تجربه تفهیمی هم نامید.برای یک تجربه تفهیمی هیچ وقت دیر نیست. ولی انسانهای زیادی بدون درک این موضوع در فضای تهی معلق هستند و فقط زنده اند.برای این دسته از انسانها  پرسه زدن روی این کره خاکی و اندیشیدن به موضوعات عادی و روزمره کافی است.

تکرار میکنم : من هیچ چیز را مردود نمیشمارم . فقط میکوشم به این نکته ی مهم اشاره کنم که بهتر است کمی جلوتر از نوک دماغمان را ببینیم و گرفتار روزمرگی زندگی شخصی مان نشویم.


+دختر پرتقال | یوستین گاردر | مترجم مهرداد بازیاری


( به ترجمه ی دیگر همین قسمت از کتاب نگاه کنید !دقیقا دارن چیکار میکنند اینا..چی داریم میخونیم !)
{این تصور مضحکی است که اصولاً به وجود فضا فکر کنیم در حالی که در کنارمان دخترهایی هستند که از شدت ریمل موجود بر روی مژه هایشان نمی توانند فضا را ببینند و مطمئناً پسرهایی هم هستند که چنان غرق در فوتبالند که نیم نگاهی به افق نمی اندازند.در هر صورت بین یک آیینه آرایشی و یک تلسکوپ قابل استفاده تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد و به نظر من این همان چیزی است که به آن «تفاوت دیدگاه ها» می گویند. شاید ما هم می توانستیم از تجربه «آهان» حرف بزنیم اما برای تجربه آن هیچ وقت دیر نیست در حالی که خیلی از افراد در تمام عمرشان حتی یک بار هم در یک اتاق خالی از هوا , حرکت و پرواز نکرده اند.این جا , این پایین همیشه چیزهای زیادی برای شکوه و شکایت وجود دارد و فقط کافیست هرکسی به قیافه خودش فکر کند/  ترجمه مهوش خرمی پور - دختر پرتقالی }


  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۷)

ناهید خیلی بهتره 
پاسخ:
عه
واااای چقد اعصابمو خورد میکنن ، مث ترجمه های الهام دارچینیان از کتابای آنا گاوالدا که درب و داغون بود و متاسفانه اکثرا هم همون ترجمه رو خوندن . 
پاسخ:
من فکر میکردم ترجمه الهام خوبه که :|
یعنی اون ناهید فرغانی بهتره ؟ یا ترجمه دیگه ای هست ؟
یک "بالاخره خوندیش!" دیگه ... اینبار برای دختر پرتقال ؛)
البته من این کتاب رو بعنوان اولین کتاب از گوردر خوندم و به نظرم مختصر و روان و دوست داشتنی بود ... شاید اگه دنیای سوفی رو قبل از این کتاب میخوندم به نظرم معمولی تر میومد ...
+کاش میتونستیم هر کتاب رو به زبان اصلی ش بخونیم در اونصورت شاید بهتر میشد به منظور نویسنده پی برد ... 
ولی در کل ترجمه های تحت الفظی گاهی خیلی مسخره به نظر میرسن به نظرم مترجم باید مطالعه کافی روی آثار اون نویسنده داشته باشه تا بتونه به لحن خاص هر نویسنده پی ببره و سعی کنه ترجمه رو به اون لحن نزدیک کنه ... در اونصورت ترجمه ی کلماتِ محاوره ای تر و معمولی تر زیاد توی ذوق نمیزنه ...
پاسخ:
آره بالاخره خوندمش : )
دقیقاً..میدونی من مخاطب مناسبی براش نبودم..یعنی تو سن درستی نخوندمش..گاردر برای نوجوون ها مینویسه و بهتر تو سنین پایین تر خونده بشه نه اینکه خرس گنده ای مثل من بره سراغش.. : )
ولی فایده خوندنش اینه که میفهمی چه کتابی رو میتونی به بچه هایی که میشناسی معرفی کنی..

+مترجم های قدیمی اینکارو ( مطالعه کافی روی آثار اون نویسنده)  انجام میدادن..و چه ترجمه های موندگاری هم باقی گذاشتند..نه تنها درست و دقیق ترجمه میکردند ! حتی میتونستند لحن نویسنده رو بازآفرینی کنند..
(کاش میتونستیم هر کتاب رو به زبان اصلی ش بخونیم ) من تازگی ها دارم اینکارو انجام میدم..یعنی خوندن نسخه ی اصلی کتاب ها ( هرچند خیلی سخت و وقت گیره چون زبانم خوب نیست )
از طررفی خب همه کتاب ها هم که به زبان انگلیسی نیستند و من در واقع دارم باز هم دارم یه ترجمه ی دیگه رو میخونم ولی باز از خیلی از ترجمه های ایرانی بهترند !
:|
و کدوم درسته؟ 
پاسخ:
آخرش فهمیدیم یوستین گردر در اشتباه بوده اینا به شیوه ی خودشون از خطا درش آوردن
من هر کتابی از یوستین گاردر خوندم با ترجمه ی مهرداد بازیاری بوده و دوست داشتم. اصلا یوستین گاردر رو با مهرداد بازیاری میشناسم. لب خند.

الان که دیدم از گاردر متن گذاشتید خیلی دلم تنگ شد برای خوندن کتاب هاش.
پاسخ:
امیدوارم کنکورتون رو به خوبی پشت سر بذارید تا بیشتر فرصت کنید که دوباره سری به کتابا و دنیاش بزنید :)
اینجاست که میشه گفت درود به اصل "وفادار ماندن به متن" بی مداخله ی شخصی عقاید. 
پاسخ:
تا اونجایی که من میدونم دست مترجم خیلی بسته ست و ترجمه باید واژه به واژ انجام بشه و فقط قسمت های نامانوس به سلیقه مترجم تا حدودی تغییر داده بشه تا خواننده فهم بهتری از کتاب داشته باشه..اما به نظر میرسه اینها یه دور کتابو خوندن و بعد هرچی که یادشون مونده ترجمه کردن !
من ترجمه ی بازیاری رو دارم.
حالا خدا می دونه متن اصلی چی بوده!
پاسخ:
من ترجمه بازیاری رو بیشتر دوست دارم..هرچند هردو ترجمه ضعفای زیادی دارن حداقل این یه مقدار روون تر و منطقی تره..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی