دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

تفسیر بی نیازیم از آفتاب..

جمعه, ۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۱ ب.ظ


در عصر چشم های تماشایی

با هیات غریب درختان بید

                                      در وزش باد

تصویری از تمامت تنهایی..


بانو

بلند بالا

با قامتی بلندتر از ابتدای تابستان

با گیسوانش افشان

در دست بادها

گوی سبق ربوده ز یلدا


آن آفتاب روشن

آن نازنین من

دامن کشان گذشت  و

                                     مرا غرق غم گذاشت..


{ Tanita Tikaram - And I Think Of You }


I don't know where your days are spent
Your lovers and you friends
But I know for sure
Of who you have been thinking

Far beyond the city's lights
Are two who dream a life
Forgive them if they never find their freedom
Their freedom

It's so late
I think of you

I close my eyes
I think of you


  • موافقین ۵ مخالفین ۰
  • جمعه, ۸ مرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۱۱ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۲)

شعر از حمید مصدق؟ 
عالی بود... :(
پاسخ:
بله ..از کتاب شیر سرخ
  • رادیو عاشقی
  • مرداب زندگى همه را غرق کرده است 
    غرق غم 
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی