دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

دچــآر باید بود..

گیرم که هم نیابم، شادم به جستجویش!

که دانم عیب من چون من ندانی..

يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ


یکی از پسران هارون‌الرشید پیش پدر آمد خشم‌آلود که فلان سرهنگ‌زاده، مرا دشنام مادر داد. هارون ارکان دولت را گفت جزای چنین کس چه باشد؟

یکی اشاره به کشتن کرد و دیگری به زبان بریدن و دیگری به مصادره و نفی!

هارون گفت ای پسر، کَرَم آنست که عفو کنی و گر نتوانی تو نیزش دشنام مادر ده! نه چندانکه انتقام از حد درگذرد، آنگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبَل خصم :


نه مردست آن به نزدیک خردمند ، که با پیلِ دمان پیکار جوید
بلی مرد آنکس است از روی تحقیق ، که چون خشم آیدش ، باطل نگوید


یکی را زشت‌خویی داد دشنام ، تحمل کرد و گفت ای نیک‌فرجام
بَتَر زانم که خواهی گفتن آنی ، که دانم عیب من چون من ندانی!


+گلستان سعدی | باب اول : در سیرت پادشاهان..

+مودب بودن وقتی همه چیز خوبه و همه از روی ادب صحبت میکنند کار دشواری نیست..بلی، مرد آن کس است که چون خشم آیدش، باطل نگوید..


  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۹ ب.ظ
  • Mohammad Mahdi ..

نظرات  (۲)

 یاد اون فحش هایی افتادم که بهنوش بختیاری در جواب به کامنت های ابلهانه و توهین آمیز  یه آدم بیکار تو پیجش داده بود ...
+ به نظرم یه نکته ی مهمی که تو این حکایت وجود داره رعایت جانب انصاف تو تلافی کردنه ، چیزی که معمولا همه فراموش میکنیم :" نه چندانکه انتقام از حد درگذرد، آنگاه ظلم از طرف ما باشد و دعوی از قِبَل خصم..."
پاسخ:
رعایت جانب انصاف تو تلافی کردن ..

درسته من خوب دقت نکرده بودم ممنون :)
عجله داشتم
تندتند راه میرفتم...

محکم به چیزی خوردم
ادم بود!

منتظر بودم بگوید : کوری !?
دستش را بطرفم دراز کرد
با من دست داد...
و لبخندی زد...!!!

به گمانم " انسان " بود...

مسعود رستمزاد
 
پاسخ:
با این که این روزها خیلی ها دنیا رو سیاه میبینند اما به نظر من هنوز هم آدم های خوب زیادی وجود دارند..
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی